فهرست مطالب
إفک :
انحراف و تغییر ماهیتی
إفک هر چیزى که وجهه شایسته و نیکویش که بحقّ سزاوار آن است تغییر یافته
تمثیل لغوی قرآنی
از اینرو هر بادى و نسیمى که از مسیر اصلیش عدول کند (مؤتفکه) گویند،
شواهد قرآنی
خداى تعالى فرماید:
(وَ الْمُؤْتَفِکاتُ بِالْخاطِئَهِ – 9/ حاقّه)
…. مردم شهرهاى زیر و رو شده [قوم لوط] مرتکب گناهان بزرگ شدند، (9)
(الْمُؤْتَفِکَهَ أَهْوى - 53/ نجم)
که هر دو آیه اشاره بعذاب قوم لوط است که با بادهاى ویران کننده عذاب شدند
و سخن خداى تعالى (قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ- 30/ توبه).
یعنى: در اعتقاد از ایمان و حقّ به باطل، و در سخن از صدق و راستى به دروغ، و در عمل از کار پسندیده به عمل زشت و قبیح روى گرداندند.
و آیات (یُؤْفَکُ عَنْهُ مَنْ أُفِکَ- 9/ ذاریات) و (أَنَّى یُؤْفَکُونَ- 30/ توبه) و (أَ جِئْتَنا لِتَأْفِکَنا عَنْ آلِهَتِنا- 22/ احقاف) به معنى عدول کردن و روى برگرداندن از حقّ است، بکار بردن- افک در این آیات بنابر اعتقاد آنهاست که باطل را حقّ پنداشتهاند و مىگویند:
«آمدهاى ما را از خدایانمان روى گردان کنى» چنانکه گفتیم افک در آیه اخیر در مورد دروغ بکار برده شده است (إِنَّ الَّذِینَ[1] جاؤُ بِالْإِفْکِ عُصْبَهٌ[2] مِنْکُمْ- 22/ نور) و (لِکُلِ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ- 7/ جاثیه) و (أَ إِفْکاً آلِهَهً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ- 86/ صافات) تقدیر معنى صحیح افک در این آیات این است که گوئى مىگویند- أ تریدون آلهه من الإفک- یعنى ابراهیم (ع) به عمو و قومش مىگوید آیا خدایانى دروغین مىخواهید و مىخوانید که- إِفْکاً- مفعول تُرِیدُونَ است و- آلِهَهً- بدل از افک است.- رجل مأفوک، یعنى مردى که از حقّ به باطل روى گردانده است، شاعر گوید:
فإن تک عن أحسن المرؤه مأفو | کا ففی آخرین قد أفکوا | |
______________________________
(1) این آیه مربوط به آیه 22/ نور است که اشاره به داستان (افک) و عواقب آن است که از آیه اوّل سوره نور تا آیه 30، بهمین جریان مربوط مىشود و در حقیقت بیان کننده یک جریان دائمى و اخلاقى میان بشر است که در قرآن بطور مشروح براى امور تربیتى جامعه انسانها و مسلمین بیان شده آنطوریکه همه مفسّرین نوشتهاند آیه در شأن ابو بکر (رض) نازل شده، آیه چنین است: (وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَهِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبى، وَ الْمَساکِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ- 22/ نور) (نباید صاحبان فضل و نعمت در باره خویشاوندان خود و از حقّ مسکینان و مهاجرین در راه خدا از بخشش خوددارى کنند بلکه بایستى عفو کنند و در گذرند آیا نمىخواهید که خدا شما را مورد غفران و عفو و بخشش قرار دهد که او بخشنده و رحیم است).
داستان چنین است: مسطح که یکى از مهاجرین فقیر و پسر خاله ابو بکر است در داستان افک شرکت داشته و گواهى داده و سپس ابو بکر سوگند مىخورد که دیگر باو کمک نکند، این آیه بمناسبت آن جریان یعنى افک و تهمت که در حقیقت جریانى رخ داد نى در میان بشر است، اشاره مىکند و آیه به پیغمبر (ص) نازل مىشود، چون این آیه نازل شد ابو بکر گفت بلى من دوست دارم که خدا مرا ببخشد «انا احب ان یغفر اللّه لى» و در آیه بعد مىفرماید (إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ- 23/ نور) (کسانى که زنان پاک و بىخبر از جریان و مؤمن را تهمت مىزنند در دنیا و آخرت نفرین شدهاند و عذابشان در قیامت بس عظیم است) امّا سعید ابن جبیر که از تابعین و مفسّرین معروف است مىگوید این آیه فقط در باره افک و تهمت زدن به زنان پیامبر (ص) است و لعنت و نفرین براى سایرین نیست، و دیگران با توبه از (افک) بخشیده مىشوند بنابر این داستان افک با این آیات و قید کلمات (محصنات) و (غافلات) و (مؤمنات) موضوعى بىاساس است.
(2) عصبه یعنى گروهى که از ده نفر تا چهل نفر باشند جمعش عصابه است.
ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج1، ص: 180
(اگر تو از بهترین جوانمردیها رو گردانى پس در میان دیگران متّهم، و روى گردانده هستى). أُفِکَ، یُؤْفَکُ- یعنى عقل و خردش زایل شد و- رجل مأفوک العقل- مردى که عقلش از دست رفته است.
[1] این آیه مربوط به آیه 22/ نور است که اشاره به داستان( افک) و عواقب آن است که از آیه اوّل سوره نور تا آیه 30، بهمین جریان مربوط مىشود و در حقیقت بیان کننده یک جریان دائمى و اخلاقى میان بشر است که در قرآن بطور مشروح براى امور تربیتى جامعه انسانها و مسلمین بیان شده آنطوریکه همه مفسّرین نوشتهاند آیه در شأن ابو بکر( رض) نازل شده، آیه چنین است:( وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَهِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبى، وَ الْمَساکِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ- 22/ نور)( نباید صاحبان فضل و نعمت در باره خویشاوندان خود و از حقّ مسکینان و مهاجرین در راه خدا از بخشش خوددارى کنند بلکه بایستى عفو کنند و در گذرند آیا نمىخواهید که خدا شما را مورد غفران و عفو و بخشش قرار دهد که او بخشنده و رحیم است).
داستان چنین است: مسطح که یکى از مهاجرین فقیر و پسر خاله ابو بکر است در داستان افک شرکت داشته و گواهى داده و سپس ابو بکر سوگند مىخورد که دیگر باو کمک نکند، این آیه بمناسبت آن جریان یعنى افک و تهمت که در حقیقت جریانى رخ داد نى در میان بشر است، اشاره مىکند و آیه به پیغمبر( ص) نازل مىشود، چون این آیه نازل شد ابو بکر گفت بلى من دوست دارم که خدا مرا ببخشد« انا احب ان یغفر اللّه لى» و در آیه بعد مىفرماید(\i إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ\E- 23/ نور)( کسانى که زنان پاک و بىخبر از جریان و مؤمن را تهمت مىزنند در دنیا و آخرت نفرین شدهاند و عذابشان در قیامت بس عظیم است) امّا سعید ابن جبیر که از تابعین و مفسّرین معروف است مىگوید این آیه فقط در باره افک و تهمت زدن به زنان پیامبر( ص) است و لعنت و نفرین براى سایرین نیست، و دیگران با توبه از( افک) بخشیده مىشوند بنابر این داستان افک با این آیات و قید کلمات( محصنات) و( غافلات) و( مؤمنات) موضوعى بىاساس است.
[2] عصبه یعنى گروهى که از ده نفر تا چهل نفر باشند جمعش عصابه است.
ثبت دیدگاه