کاتبان وحی
پیامبر گرامی اسلام به ظاهر خواندن و نوشتن را نمی دانست و در میان قوم خـود بـه داشـتن سـواد معـروف نبـود و از آنجا که هرگز ندیده بودند چیزی بخواند یا بنویسد او را (امی ) می خواندند معنای دیگـر نیـز بـرای امـی گفتـه انـد و آن منسوب به ام القری (شهر مکه) است یعنی کسی کـه در مکـه زاده شـده اسـت شـاید مقصـود منسـوبین بـه شـهر مکه باشد ولی احتمال نخست مشهورتر است اولاٌ ، با آیـه هـای دیگـر سـازش بیشـتری دارد ثانیـاً آنچـه بـا معجـزه بودن قرآن تناسب دارد صرفاً نخواندن و ننوشتن است نه نتوانستن آن . اولین کسی که در مکه عهده دار کتابت مخصوصاٌ کتابت وحـی شـد علـی بـن ابیطالـب بـود وتـا آخـرین روز حیـات پیامبر ادامه داد . اولین کسی که در مدینه عهده دار کتابت وحی گشت ابی بن کعـب انصـاری بـود او در زمـان جاهلیـت نوشـتن را مـی دانست اوکسی است که پیامبر گرامی قرآن را به طور کامل بر وی عرضه کرد . آیات پس از نوشته شدن نزد پیامبر (ص) در خانه ایشان ضبط و نگهداری می شد آیـه هـا بـه گونـه ای مـنظم و مرتـب در هر سوره ثبت می گردید و هر سوره با بسم االله آغاز یافته و بـا نـزول بسـم االله جدیـد خـتم آن سـوره اعـلام مـی شد و سوره ها بااین رویه ، هریک جدا و مستقل از یکدیگر ثبت وضبط می گردید .
کاتبان وحی
پیامبر اسلام به ظاهر خواندن و نوشتن نمیدانست،و در میان قوم خود بهداشتن سواد معروف نبود.زیرا هرگز ندیده بودند چیزی امی میخواندند. قرآن هم او را با همین وصف یاد کرده است: الذین یتبعونالرسول النبی الامی… ، » بخواند یا بنویسد،بنابر ایناو را صفحه 33 از 302 علوم قرآنی مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان . ( …فامنوا بالله و رسوله النبی الامی… ( 29 امی منسوب به ام(مادر)است و کسی را گویند که هم چون روزی که از مادر زاده شده است فاقد سوادباشد. معنای دیگری نیز گفتهاند:منسوب به ام القری(شهر مکه)،یعنی کسی که درمکه زاده شده است.در قرآن در موارد دیگر نیز مشتقات این واژه آمده است: هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم… ( 30 ) شاید مقصود منسوبین به شهر مکه باشد،ولیاحتمال نخست لا» 31 ) ،در این آیه جمله ) «… و منهمامیون لا یعلمون الکتاب الا امانی » : مشهورتر است و با آیههای دیگر قرآن بیشتر سازش دارد امیون است و نیز از مقابله آنان(عرب)با اهل کتاب که اهل سواد بودند،به دستمیآید(به جهت تناسب » یعلمون الکتاب ظاهرا تفسیر انا امه امیۀ لا نکتب و لا »: در عطف)که مقصود،فاقد کتابت و سواد است و حدیثمنقول از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمود نحسب ( 32 ) .ما مردمیهستیم فاقد سواد کتابت و نگارش حساب معنای نداشتن سواد را تایید میکند. آن چه با معجزه بودن قرآن تناسب دارد،صرفا نخواندن و ننوشتن است نهنتوانستن خواندن و نوشتن. و ما کنت تتلو من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک اذنلارتاب المبطلون ( 33 ) ،تو هیچ کتابی را پیش از این نمیخواندی و با دستخود چیزی نمینوشتی،و مبادا کسانی که در صددتکذیب و ابطال سخنان تو هستند شک و تردید کنند.این آیه « گرنه باطل اندیشان قطعا به شک میافتادند دلیلی استبر این کهپیامبر چیزی نمیخواند و نمینوشت،ولی دلالت ندارد که نمیتوانستبنویسد وبخواند و همین اندازه برای ساکت کردن معارضین کافی است،زیرا پیامبر را هرگز باسواد نمیپنداشتند،بنابر این راه اعتراض را بر خود بسته میدیدند. مفسرین گفتهاند نوشتننمیدانست،ولی آیه چنین دلالتی ندارد.صرفا گویای این »: شیخ ابو جعفر طوسی در تفسیر آیه میگوید جهت است کهنمینوشته و نمیخوانده است و چه بسا کسانی نمینویسند ولی قادر بر نوشتنهستند و در ظاهر وانمود میشود که (34) « فاقد سوادند و کتابت نمیدانند.پس مفاد آیهچنین است:پیامبر به نوشتن و خواندن دست نزده بود و او را عادت بر نوشتننبود . ظاهر التعبیر نفی العاده و هو الانسب بالنسبۀ الیسیاق الحجۀ ( 35 ) ،ظاهر عبارت نفی عادت-بر نوشتن »: علامه طباطبایی فرموده است و خواندن-است و این در جهتاستدلال مناسبتر است . به علاوه داشتن سواد کمال است و بیسوادی نقص و عیب و چون تمامیکمالات پیامبر از راه عنایتخاص الهی بوده و هرگز نزد کسی و استادی تعلم نیافته(علم لدنی)پس نمیشود ساحت قدس پیامبر از این کمال تهی باشد.عدم تظاهر بهسواد،برای اتمام حجت و بستن راه اعتراض و تشکیک بوده است، به همین دلیلپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به کاتبانی نیاز داشت تا در شؤون مختلف از جمله وحی برای اوکتابت کنند،لذا چه در مکه و چه در مدینه زبدهترین با سوادان را برای کتابتانتخاب فرمود.اولین کسی که در مکه عهدهدار کتابت مخصوصا کتابت وحی شد،علی بن ابی طالب علیه السلام بود و تا آخرین روز حیات پیامبر به این کار ادامه داد.پیامبر صلی الله علیه و آلهنیز اصرار فراوان داشت تا علی،آن چه را نازل میشود،نوشته و ثبت نماید تا چیزیاز قرآن و وحی آسمانی از علی دور نماند. سلیم بن قیس هلالی،که یکی از تابعین بود،میگوید:نزد علی علیه السلام در مسجد کوفهبودم و مردم گرد او را گرفته پرسشهای خود را تا در میان شما هستماز من دریغ ندارید.درباره کتاب خدا از من بپرسید،به خدا قسم آیهای نازل »: بودند،فرمود نشدمگر آن که پیامبر گرامی آن را بر من میخواند و تفسیر و تاویل آن را به منمیآموخت . عبد الله بن عمرو یشکری معروف به ابن الکواء،یکی ازپرسش کنندگان صحابه علی علیه السلام و بسیار دانا و دانشمند بود،از وی هنگامی کهبه حضور پیامبر »: پرسید:آن چهنازل میگردید و شما حضور نداشتید، چگونه است؟علی علیه السلام فرمود « میرسیدم،میفرمود:یا علی در غیبت تو آیههایی نازل شد،آن گاهآنها را بر من میخواند و تاویل آنها را به من تعلیم میفرمود . (36) صفحه 34 از 302 علوم قرآنی مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان اولین کسی که در مدینه عهدهدار کتابت وحی گردید،ابی بن کعب انصاری بود. کتابت در میانعرب کمتر وجود داشت و ابی بن کعب از جمله »: او قبلا در زمان جاهلیت نوشتن را میدانست.محمد بن سعد گوید ابی ابن کعب نخستین کسی است که در »: 37 ) . ابن عبد البر میگوید ) « کسانی بود که در آن دوره کتابت رافرا گرفته بود مدینهعهدهدار کتابتبرای پیامبر صلی الله علیه و آله شد و او اولین کسی بود که در پایان نامهها نوشت: 38 ) .ابی بن کعب کسی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرآن را به طور کامل بر ویعرضه کرد.او از جمله ) «… کتبه فلان کسانی است که در عرضه اخیر قرآن حضور داشت، بدینجهت در دوران یک سان کردن مصاحف در عهد عثمان سرپرستی گروه . ( به او واگذارشده بود.و هرگاه در مواردی اختلاف پیش میآمد،با نظر ابی،مشکل حلمیگردید ( 39 زید بن ثابت در مدینه در همسایگی پیامبر صلی الله علیه و آله خانه داشت.او نوشتنمیدانست.در ابتدای امر هر گاه پیامبر صلی الله علیه و آله نیاز به نوشتن داشت و ابی بن کعب حاضرنبود،به دنبال زید میفرستاد تا برای او کتابت کند.رفته رفته کتابت او هم رسمیتیافت و حتی با دستور پیامبر صلی الله علیه و آله زبان و نوشتن عبرانی را نیز فرا گرفت تا نامههایعبری را برای پیامبر صلی الله علیه و آله بخواند،ترجمه کند و پاسخ بنویسد. زید بن ثابتبیش ازدیگر اصحاب،ملازم پیامبر صلی الله علیه و آله برای نوشتن . ( بود و بیشتر نامه نگاری میکرد ( 40 بنابر این عمدهترین کاتبان وحی،علی بن ابی طالب،ابی بن کعب و زید بن ثابتبودند و دیگر کاتبان وحی،در مرتبه دوم قرار داشتند. یکی از ملتزمین حضور در امر کتابت،عبد الله بن ارقم زهری بود. »: ابن اثیر گوید او عهدهدار نامههای پیامبر صلی الله علیه و آله بود،ولی عهدهدار معاهدهها و صلح نامههایپیامبر صلی الله علیه و آله،علی بن ابی از جمله کاتبان،که احیانا برایپیامبر صلی الله علیه و آله کتابت میکردند،خلفای ثلاثه،زید بن عوام،خالد و »: او میگوید .« طالب بود ابان دو فرزندسعید بن العاص،حنظله اسیدی،علاء بن حضرمی،خالد بن ولید،عبد الله بن رواحه، محمد بن مسلمه،عبد الله بن ابی .« سلول،مغیره بن شعبه،عمرو بن العاص،معاویۀ بن ابی سفیان،جهم یا جهیم بن صلت،معیقب بن ابی فاطمه وشرحبیل بن حسنه بودند نخستین کس که از قریش برای پیامبر کتابت نمود عبد الله بن سعدبن ابی سرح بود،سپس مرتد شد و به سوی مکه باز »: او میافزاید . (42) « 41 ) در شان او نازل گردید ) «… و من اظلم ممنافتری علی الله کذبا او قال اوحی الی و لم یوح الیه شیء » گشت و آیه ظاهرا این افراد از جمله کسانی بودند که در میان عرب آن روز با سواد بودند ونوشتن و خواندن میدانستند و در مواقع ضرورت گاه و بیگاه حضرت برای نوشتناز آنان استفاده میکرد،ولی کاتبان رسمی سه نفر فوق و ابن ارقم بودند. محققان و سیره نویسان نوشتهاند که کاتبان وحی،علی علیه السلام و زید بن ثابت و زید بن ارقم بودند و »: ابن ابی الحدید گوید حنظله بن ربیع تمیمی و معاویه،نامههایپیامبر صلی الله علیه و آله را به سران،نوشتههای مورد نیاز مردم و هم چنین لیست اموال و . (43) « صدقاترا مینوشتند ابو عبد الله زنجانی تا بیش از چهل تن را جزء کاتبان وحی شمردهاست ( 44 ) که ظاهرا هنگام ضرورت از وجود آنان استفاده میشده است. هنگام ظهور اسلام،در میان قریش،هفده نفر نوشتن را میدانستند:علی »: بلاذری در خاتمه کتاب فتوح البلدان از واقدی آورده است بن ابی طالب،عمر بن الخطاب،عثمان بن عفان، ابو عبیده بن جراح،طلحۀ بن عبید الله،یزید بن ابی سفیان،ابوحذیفۀ بن عتبۀ بن ربیعه، حاطب بن عمرو(برادر سهیل بن عمرو عامری)،ابوسلمۀ بن عبد الاسد مخزومی،ابان بن سعید بن العاص بن امیه،برادرش خالد بن سعید،عبد الله بن سعد بن ابی سرح،حویطب بن عبد العزی،ابو سفیان بن حرب،معاویۀ بن ابی سفیان و جهیم بن صلت و از وابستگان قریش: علاء بن حضرمی. صفحه 35 از 302 علوم قرآنی مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان از زنانی که در صدر اسلام نوشتن را میدانستند میتوان از ام کلثوم بنت عقبه،کریمه بنت مقداد و شفاء بنت عبد الله نام برد.شفاء به دستور پیامبر به حفصهنوشتن آموخت و بعد از آن حفصه در زمره نویسندگان قرار گرفت.عایشه و ام سلمهاز زنانی بودند که فقط خواندن میدانستند. در مدینه سعد بن عباده،منذر بن عمرو،ابی بن کعب، زید بن ثابت ،که نوشتنعربی و عبری را میدانست،رافع بن مالک،اسید بن . (45) « حضیر،معن بن عدی،بشیر بن سعد،سعد بن ربیع،اوس بن خولی و عبد الله بن ابی نوشتن میدانستند شیوه کتابت در عهد رسالتبدین گونه بود که بر هر چه یافت میشد و امکاننوشتن روی آن وجود داشت،مینوشتند،مانند: -1 عسب:جمع عسیب،جریده نخل،چوب وسط شاخههای درختخرما کهبرگهای آن را جدا میساختند و در قسمت پهن آن مینوشتند. -2 لخاف:جمع لخفه،سنگهای نازک و سفید. -3 رقاع:جمع رقعه،تکههای پوستیا ورق(برگ)یا کاغذ. -4 ادم:جمع ادیم،پوست آماده شده برای نوشتن. پس از نوشته شدن،آیات نزد پیامبر و در خانه ایشان ضبط و نگهداری میشد. گاهی برخی از صحابه میخواستند سوره یا سورههایی داشته باشند،آنها رااستنساخ کرده و بر روی تکههای برگ یا کاغذ . ( مینوشتند و نزد خود نگه میداشتندو معمولا در محفظههای پارچهای به دیوار میآویختند ( 46 آیهها به گونهای منظم و مرتب،در هر سوره ثبت میگردید و هر سوره با نزولبسم الله آغاز یافته و با نزول بسم الله جدید ختم آن سوره اعلام میشد و سورهها بااین رویه هر یک جدا و مستقل از یک دیگر ثبت و ضبط میشد.در عهد رسالتهیچ گونه نظم و ترتیبی بین سورهها صورت نگرفت. قرآن به صورت امروزی در عهد رسالت ترتیب دادهنشده بود، جز سورههای پراکنده بدون ترتیب و »: علامه طباطبایی میفرماید . ( آیههایی که در دست این و آن بود ودر میان مردم به طور متفرق وجود داشت (
پینوشتها:
.1- -1 نجم 53:20
-2 غرانیق جمع غرنوق به معنای جوانی شاداب،ظریف و زیباست.اساسا اسم مرغ آبی سفید و ظریف استباگردن بلند و با نام
معروف است.معنای عبارت چنین میشود:این پرندگان زیبا که بلند پروازند از آنهاامید شفاعت میرود.مقصود سه بت « قو
معروف:لات،عزی و منات بزرگترین بتهای عرب است.
-3 از همین جا روشن میشود که این خبر ساختگی است،زیرا اگر درستباشد که شب هنگام به پیامبر وحیشد که این کلمات از
تلبیس ابلیس است،چگونه ممکن است در یک روز با وسایل و امکانات آن روز خبر بهمسلمانان حبشه برسد و در این فاصله کوتاه
به مکه باز گردند.
.73- -4 اسراء 17:75
. -5 حج 22:52
178 . الروض الانف ج 2 ص – 75 .سیره ابن اسحاق ج 1 ص 179 – 131 .تاریخ طبری ج 2 ص 78 – -6 تفسیر طبری،ج 17 ،ص 134
. 366 .ابن حجر عسقلانی،فتح الباری فی شرح البخاری،ج 8،ص 333 – 126 .جلال الدین سیوطی،الدار المنثور،ج 4،ص 194 و 368
. -7 رسالۀ الشفا،ج 2،ص 117
. -8 فتح الباری،ج 8،ص 333
صفحه 36 از 302 www.Ghaemiyeh.com علوم قرآنی مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان
. -9 تفسیر کبیر رازی،ج 23 ،ص 50
.124- -10 حیاه محمد،ص 129
. -11 نساء 4:76
. -12 مجادله 58:21
. -13 نحل 16:99
. -14 اسراء 17:65
. -15 ابراهیم 14:22
. -16 حجر 15:9
. -17 فصلت 41:42
. -18 طور 52:48
که از فصاحت والای وی ایشان در میانعرب « انا افصح من نطق بالضاد »: -19 اشاره استبه کلام پیامبر صلی الله علیه و آله که فرمود
حکایت دارد.
. -20 نجم 53:23
. -21 حج 22،52
. -22 حج 22:52
. -23 حدید 57:22 و مجادله 58:21
. -24 نساء 4:76
. -25 انبیا 21:18
. -26 حج 22:52
.73- -27 اسراء 17:75
.124- -28 حیاه محمد ص 129
. -29 اعراف 7:157 و 158
. -30 جمعه 62:2
. -31 بقره 2:78
. -32 تفسیر کبیر رازی،ج 15 ،ص 23
. -33 عنکبوت 29:48
. -34 ابو جعفر(شیخ طوسی)،التبیان،ج 8،ص 193
. -35 المیزان:ج 16 ،ص 145
.213- -36 سلیم بن قیس هلالی،السقیفه،ص 214
. -37 طبقات ابن سعد،ج 3،قسمت 2،ص 59
.50- -38 ر.ک:الاصابۀ،ج 1،ص 19 .ابن عبد البر قرطبی،الاستیعاب فی معرفۀ الاصحاب در حاشیه الاصابه،ج 1،ص 51
. 340 .مصاحف سجستانی،ص 30 – -39 ر.ک:التمهید،ج 1،ص 348
. -40 ر.ک:ابن اثیر،اسد الغابۀ فی معرفۀ الصحابه،ج 1،ص 50 .الاستیعاب در حاشیه الاصابه،ج 1، ص 50 ومصاحف سجستانی،ص 3
صفحه 37 از 302 www.Ghaemiyeh.com علوم قرآنی مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان
.
ثبت دیدگاه