حجاب علم

براي توده مردم، پيمودن راه عقل ميسر نيست؛ ولي براي همه اعم از خواص و عوام راه تمثيل، سودمند است.
بعضي از محققان در شناخت نفس گفته اند: انسان، داراي نفوس فراوان و روحهاي گوناگون روح ملکي، درندگي و بهيمي است؛ اما عده اي مي گويند انسان، داراي سه روح نيست، بلکه داراي يک روح است و بقيه امور ادراکي و تحريکي، قوا و شئون آن هستند. در حکمت متعاليه گفته شده که خود روح، در همه شئون، حاضر و ناظر است که در عين وحدت، کثرت دارد؛ نه ارواح يک فرد متعدد است و نه حقيقت روح او همان مرحله تعقل اوست و بقيه، به منزله ابزار و ادوات، بلکه حقيقت روح آدمي، واحد مبسوط و گسترده است که در اين باره گفته شده: النفس في وحدتها کل القوي و فعلها في فعلها قد انطوي(6)
اين راه عقلي است که دو مشکل دارد:
1 بسيار عميق است و درک آن مقدور همه نيست. در حالي که تزکيه نفوس و تهذيب روح، وظيفه همه انسانهاست.
2 اين راه به همان اندازه که عميق و پيچيده است حجاب است؛ يعني، انسان تا بفهمد که آيا در او سه روح وجود دارد، يا يک روح و بقيه ابزار آن هستند يا فقط يک حقيقت داراي شئون گوناگون وجود دارد عمري سپري مي شود و به جاي اين که علم را مقدمه عمل قرار دهد خود اين علم، براي او هدف مي شود و به جاي اين که بفهمد کيست و خود را در يابد عمر را در خود شناسي ونه در خود سازي صرف مي کند. مثل اين که عده اي در باره عذاب قبر مدتها بحث کرده اند که آيا در قبر، همين بدن، معذب است يا بدن مثالي؟ آيا مار و عقربي که در قبر هست از درون بر مي خيزد يا از بيرون؟ و آيا «تجسم اعمال» هست يا عذابهاي بيروني بر انسان، تحميل مي شود؟ در حالي که عمده آن است که انسان کاري کند که بعد از مرگ، آرام و راحت باشد و از عذاب نجات پيدا کند، چون اصل عذاب قبر براي تبهکاران قطعي است، و تحمل آن غير ممکن و تحصيل راه نجات واجب و دانستن کيفيت آن غير لازم و صرف عمر براي فهميدن کيفيت آن بدون اهتمام به نجات از آن، اتلاف و تضييع است.
فهميدن همه اين مسائل مايه معرفت کامل است و زمينه تکامل روح را فراهم مي کند؛ ولي اگر انسان عمري را در اين علوم صرف کند، محجوب مي شود، مانند پزشک بيماري که مي خواهد مبدا پيدايش بيماري و راه درمان آن را بيابد، نتايج پيمودن اين راه درماني چيست که عمري را در آن صرف مي کند بدون اين که تجربه عملي داشته باشد و مرض خود را معالجه کند؟ در صورتي که راههاي علمي براي بهره هاي عملي است؛ نه اينکه خود آن راه هدف بشود.
در مسئله تهذيب روح و تزکيه نفس هم چنين است. آن مقدار که فهميدن آن لازم و براي همه سودمند است آن است که بدانيم ما داراي شئون گوناگوني هستيم اما بحث از نفوس متعدده يا واحده و... نقش مهمي براي همه انسانها ندارد، گرچه براي خواص از مهذبان نفوس، نقش تعيين کننده خواهد داشت.
6. منظومه سبزواري، ص 314.