خلود؟!

خدا عده اي را به جهت کفر، شرک ونفاق، در دوزخ ابدي و برخي ديگر را به جهت ايمان در بهشت، مخلد مي داند. اين اصلي قرآني است و درباره اهل بهشت سؤال برانگيز نيست که چگونه انسان مومن در مدت کوتاهي در دنيا با ايمان و عمل صالح به سر مي برد و براي ابد در بهشت خلد، جاودان است. چون بهشت، بر اساس فضل و لطف الهي است و اين مشکلي ندارد که ذات اقدس اله تفضل کند و در قبال عمل محدود، پاداش نامحدود عطا کند؛ چنانکه درباره انفاق يا مسائل خير ديگر در مرحله اول مي فرمايد: «من جاء بالحسنة فله خير منها» (24)
و در مرحله دوم: «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها» (25)
و در مرحله سوم: «مثل الذين ينفقون اموالهم في سبيل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل في کل سنبلة ماءة حبة» :
مثل کسي که در راه خدا انفاق مي کند، مثل آن بذرافشاني است که بذري را در زمين مستعد بپاشد تا به صورت هفت خوشه درآيد و هر خوشه، داراي صد حبه باشد که به اين ترتيب، بازده يک حبه، هفتصد حبه خواهد بود؛ آنگاه مي فرمايد: «و الله يضاعف لمن يشاء»
اگر «يضاعف» به معناي دو برابر باشد، يک حبه هزار و چهارصد برابر مي شود و اگر به معناي چند برابر باشد قابل شمارش نيست.
آنگاه در ذيل آيه مي فرمايد: «و الله واسع عليم» (26)
معلوم نيست وسعت الهي، چه اندازه پاداش، به دنبال دارد، چون گاهي پاداشي که خدا مي دهد، بهشتي است به پهناي نظام کيهاني: «عرضها السموات و الارض» (27)
ولي اينها بالاخره محدود است، اگر به اندازه نظام کيهاني کنوني هم خدا به کسي عطا کند، از نظر امتداد زماني يا آنچه به منزله زمان است، محدود است.
بنابراين، اگر خدا بخواهد در برابر ايمان و عمل صالح، بهشت جاودان مرحمت کند، سؤال برانگيز نيست؛ ولي مسئله کيفر، سؤال برانگيز است که چگونه انسان کافر، مشرک يا منافقي که در مدت کوتاه عمر دنيايي به تبهکاري تن دردهد، در قيامت براي هميشه و ابد کيفر مي بيند.
از امام صادق (عليه السلام) سؤال شد: چگونه مرداني که در دنيا با عمر محدود گناه کردند در دوزخ به شکل نامحدودي کيفر مي بينند؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: چون نيت تبهکاران و دوزخيان اين بود که هر اندازه که در دنيا بمانند، گناه کنند و از طرفي خداوند هم بر اساس نيت، کيفر مي دهد، نه صرف عمل خارجي. درباره بهشتي ها نيز چنين است؛ يعني، درباره بهشتي ها فرمود: چون قصد آنان اين بود که هر اندازه در دنيا بمانند، اطاعت کنند(28).
اين سخن معصوم (عليه السلام) شايد در نظر اول براي حل مشکل، کافي به نظر برسد، ولي براي محقق پژوهشگر، باز سؤال ديگر توليد مي شود که در اين جواب، دو اشکال يا نقد مي تواند وجود داشته باشد: نخست آنکه: نوع فقيهان نامدار
اماميه فتوا داده اند که عزم بر گناه، گناه نيست و کسي را به علت عزم بر گناه کيفر نمي کنند. ديگري اينکه: اگر عزم بر گناه، گناه باشد، اين اشکال بر خود عزم هم هست؛ يعني اشکال اول دوباره برمي گردد که اين عزم محدود است و نمي شود گفت عزم محدود و موقت، کيفر نامحدود دارد. زيرا با عقل و عدل و قسط الهي هماهنگ نيست.
24. سوره نمل، آيه 89.25. سوره انعام، آيه 160.26. سوره بقره، آيه 261.27. سوره آل عمران، آيه 133.28. «انما خلد اهل النار في النار لان نياتهم کانت في الدنيا... » (کافي، ج 2، ص 85، ح 5) .