ظهور ملکات در قيامت

لطايف ديگري نيز از اين تفسير آيه به آيه برمي آيد که بدان اشاره مي کنيم: کيفر در دوزخ، محصول عقايد و ملکاتي است که دائما حضور و ظهور دارند، به دنبال هر خيال و فکر عاطلي که تبهکار دوزخي، در دل و سر خود مي پروراند، وجود برزخي يا اخروي مناسب با همان نشئه آخرت پديد مي آيد مثلا، مار و عقرب تازه اي پيدا مي شود و از هر چه مي ترسد، گرفتار همان خواهد شد. اگر به ذهنش شعله افروخته تر صورت يافت، فورا همان شعله افروخته تر ظهور مي کند! چنانکه درباره بهشتيان نيز آمده:«لهم ما يشاؤون فيها و لدينا مزيد» (36)هر چه بخواهند حاصل مي شود.
مردان بهشتي در دنيا هم که بودند، جز به خير، صلاح و فلاح نمي انديشيدند، در بهشت هم که هستند، جز به آنها نمي انديشند، محصول آن انديشه ها و باورها جز «جنات تجري من تحتها الانهار» نخواهد بود.
دوزخيان که تبهکاران دنيا بودند، در دنيا جز به مکر و خدعه، کينه و نيرنگ نمي انديشيدند، در آخرت نيز همان ملکات ظهور مي کند آرا و افکار آنها جز تباهي چيز ديگر نيست و محصول ظهور آن ملکات هم «نار الله الموقدة التي تطلع علي الافئدة» (37) است. آنها در دنيا دائما در فکر سرکوب ديگران بودند و همين حقيقت در قيامت در قلب آنها مي گذرد و در نتيجه «و لهم مقامع من حديد» (38) مي گردد و بر سر آنان کوفته مي شود. اين عذابها گذشته از اينکه روحي است، حسي نيز هست؛ عذابي است که پوست و گوشت را مي سوزاند و به صورت پتک در مي آيد و صداي پتک شنيدني است. اين از لطيفترين نمونه هاي تفسير قرآن به قرآن است که تهذيب روح و اخلاق را هم به دنبال دارد.
36. سوره ق، آيه 35.37. سوره همزه، آيات 6 7.38. سوره حج، آيه 21.