ترجيح خواسته خدا[218]

امام صادق (عليه السلام) از رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي کند که ذات اقدس اله فرمود:«لا يوثر عبد هواي علي هواه الا جعلت غناه في نفسه و کفيته همه و کففته ضيعته و ضمنت السماوات و الارض رزقه و کنت له من وراء تجارة کل تاجر» (78):طبق اين حديث قدسي، ذات اقدس اله (جل جلاله) فرمود: به عزت و عظمتم سوگند، هيچ بنده اي خواسته مرا بر خواسته خود مقدم نمي دارد مگر اين که پنج فضيلت را بهره او مي سازم:اول: اين که روح بي نيازي را در او زنده مي کنم و اين، نصيب هر کسي نمي شود. چنانکه ديده مي شود برخي توانگران همه سخنانشان، بوي فقر مي دهد با اين که امکانات مادي آنان به قدري است که اگر بقيه عمر را در گوشه اي بنشينند و کار نکنند نيز، نيازي ندارند، ولي با اين حال در عذاب تهي دستي گرفتارند.
ائمه (عليهم السلام) فرموده اند: اگر کسي مسير صحيح اقتصاد را طي نکند، خداوند فقر را پيش دو چشم او مجسم مي کند(79). او وقتي هنگام صبح از بستر برمي خيزد، صحنه هراسناک فقر و گدايي را پيش چشمش مي بيند و بين محل زندگي و محل کار نيز آنچه مي بيند منظره رعب آور فقر است و هنگامي که به دفتر کار، وارد مي شود، در و ديوار مغازه اش تابلو گدايي است! هميشه در اين فکر است که مبادا کالايي که خريده شد، ارزان شود يا او سودي نبرد يا بر صفرهاي ارقام ثروتش افزوده نشود؛ ولي انسان پارسا، در همه جا صحنه زيباي توانگري را مي بيند.
خداوندي که به اين همه مار و عقرب، حيوانات حلال و حرام گوشت دريا و صحرا و کافران روزي مي دهد، آيا انسان مؤمن را بي روزي مي گذارد؟ تحصيل هزينه زندگي و مبارزه با کساني که حق ديگران را غصب مي کنند، واجب و از دستورهاي اسلامي است؛ اما روح توانگري داشتن، يک نوع فضيلت اخلاقي و نزاهت روح است.
دوم: او را از اندوه و غم مي رهانم.
سوم: نمي گذارم کالاي تجاري و زراعي او ضايع شود.
چهارم: آسمان و زمين را مسئول تکفل روزي او مي کنم.
پنجم: خودم پشتوانه همه مسائل اقتصادي او هستم. در کنار هر تجارتي، لطف من او را همراهي مي کند و نمي گذارم حيثيت او آسيب ببيند.
78. بحار، ج 67، ص 75.79. «من اصبح وامسي والاخرة اکبر همه، جعل الله الغني في قلبه و... » (همان، ج 70، ص 104) .