پرواز از قفس

مراد مرحوم بوعلي از اين تمثيل آن است که انسان روح و بدني دارد و در عالم طبيعت به سر مي برد و اين روح در قفس طبيعت و بدن، اسير است و بايد پرواز کند؛ چنانکه سعدي مي گويد:

طيران مرغ ديدي تو زپاي بند شهوت
به در آي تا ببيني طيران آدميت

حافظ شيرازي نيز با الهام از همين مثلها مي گويد:

من ملک بودم و فردوس برين جايم بود
آدم آورد در اين دير خراب آبادم

يا مي گويد:

مرغ باغ ملکوتم، نيم از عالم خاک
پچند روزي قفسي ساخته اند از بدنم

روح، مرغ باغ ملکوت است و از عالم خاک نيست و چند روزي براي اودرعالم طبيعت، قفسي از تن ساخته اند. آنگاه اين قفس مي شکند و آن مرغ، آزادمي شود و اين همان :«موتوا قبل ان تموتوا» (4)
است. همه تلاش معلمان اخلاق براي اين است که به ما بگويند قبل از اين که اين قفس بشکند و شما مجبورشويد که پر بکشيد، قفس را بشکنيد و آزادانه پر بکشيد. چون اگر قفس راشکستند شما را به قفس ديگري مي برند اما اگر قفس را بشکنيد، هميشه آزادهستيد. فرق اين دو مرگ همين است. همه مي ميرند و از قفس تن و طبيعت مي رهند اما اگر کسي خود، قفس را بشکند و پرواز کند، به هر جايي که بخواهد برود مي رود:«لهم ما يشاؤن فيها و لدينا مزيد» (5).
البته انسان آزاده جزحق، چيزي طلب نمي کند. او در ديار مرسل سفر و در کوي بهشت، پروازمي کند. آن جا که هيچ لغو و گناهي نيست:«لا لغو فيها و لا تاثيم» (6).
فرق کسي که در تهذيب روح، قدم بر مي دارد با کسي که غافلانه زندگي مي کند همين است. از اين رو در قرآن کريم آمده است: جهنميها در جهنم نيز آزاد نيستند:«و تري المجرمين يومئذ مقرنين في الاصفاد» (7)
در آنجا هم دست و بال آنان بسته است؛
«و اذا القوا منها مکانا ضيقا مقرنين دعوا هنالک ثبورا» (8).
همان طور که در دنيا در تنگناي طمع و آز و گناه به سر مي برند:«من اعرض عن ذکري فان له معيشة ضنکا» (9).
او در قبر و برزخ به فشار، محکوم است و در قيامت و جهنم هم جاي او تنگ است. کسي که دست و بال خود را در اين جا باز نکند، فردا هم بسته خواهد بود. کسي که در دنيا اسيرانه زندگي کند، اميرانه نمي ميرد و اميرانه مبعوث نمي شود:
«کما تعيشون تموتون و کما تموتون تبعثون» (10)
اما کسي که آزادانه مي ميرد و اميرانه زندگي مي کند، آزادانه و اميرانه محشور و وارد بهشت مي شود.
---------------------------
4. بحار، ج 69، ص 59، قسمت «بيان» .5. سوره ق، آيه 35.6. سوره طور، آيه 23.7. سوره ابراهيم، آيه 49.8. سوره فرقان، آيه 13.9. سوره طه، آيه 124.10. عوالي اللئالي، ج 4، ص 72.