جريان يا طيران آدميت

تخلق به اخلاق الهي براي انسان، که مجرد محض نيست با حرکت، همراه است. فرشتگان مجرد، متخلق به اخلاق الهي اند؛ اما «بدء» و «حشر» يا آغاز و انجامشان يکي است و هر کدام هم مظهر نامي از نامهاي الهي هستند. آنان آنچه را که در اول داشتند در آخر حفظ مي کنند و آنچه را که در آخر دارند در اول هم داشتند؛ زيرا براي آنها اول، آخر، و سبق و لحوق، معنا ندارد؛ ولي انسان در قوس صعود از ضعف به قوت، حرکت مي کند و ناچار است تخلق خود را با سير و سلوک الهي تنظيم کند تا متخلق به اخلاق الهي بشود.
اهل عرفان، گاهي اين تخلق به اخلاق الهي را همانند جريان آب مي دانند و گاهي آن را همانند طيران طاير تلقي مي کنند. آنان مي گويند: همان طور که اگر آب، راکد باشد و در حد دريا نباشد، بدبو مي شود انسانها نيز تا به آن مقام شامخ خليفة اللهي برسند که دريا بشوند ناچارند در تکاپو و کوشش باشند و اگر توقف کنند، بدبو خواهند شد و بوي بدشان در قيامت، ظهور مي کند و در آن جا «طعام غسلين» را به آنها تغذيه مي کنند.
و گاهي هم لزوم سير و سلوک را همانند طيران پرندگان، تلقي مي کنند و مي گويند اگر پرنده اي در آشيانه خود توقف کند و پرواز نکند، نوعا به دام صياد مي افتد. زيرا اکثر صيد پرنده ها در آشيانه آنها صورت مي گيرد و گرنه در حالت پرواز، کمتر آسيب مي بينند. سير و سلوک براي يک انسان، همانند طيران و پرواز براي يک پرنده است. همان گونه که پرنده در حال پرواز، کمتر آسيب مي بيند، انسان نيز در حال سير و سلوک کمتر آسيب مي بيند.
البته جريان مزبور و يا طيران ياد شده، کار دشواري است و براي سهولت اين امر سخت داشتن رفيقان و همسفران خوب، لازم است. مقصود از همسفران در اين جا انبيا، اوليا، صلحا، صديقان، شهيدان و نيز برادران ايماني هستند. در آغاز رساله طير مرحوم بوعلي آمده است که شما براي آسان شدن سير و سلوک، همسفرهاي خوبي فراهم کنيد.