همسفران سلوکي

همسفران سلوکي انسان، برادران ديني او هستند. به همين مناسبت مرحوم بوعلي در رساله مذکور، اقسام معاشرت و اخوت را ذکر مي کند که برخي از معاشران، برادران مادي و دنيايي هستند. چون هر گاه سود آنها در رفاقت با انسان باشد، او را رها نمي کنند و در صحابت او به سرمي برند؛ ولي وقتي از صحابت سودي نصيب آنها نشود، او را رها مي کنند و رفاقت با اين گونه افراد، که در جامعه کم هم نيستند، زيانبار است.
انسان، نخست بايد در معيار دوستي خود تامل کند. آيا براي آن است که از دوست خود سودي مادي ببرد يا براي آن است که از معنويت او بهره مند شود و به او نيز خدمت متقابلي ارايه کند؟ کسي که رفاقت او بر اساس طمع و آز بود، نمي تواند همسفر مناسبي براي انسان باشد. زيرا در روز سختي، انسان را رها مي کند.
بنابراين، همسفران انسان در سير و سلوک به سوي خدا، انبيا و اوليا هستند که انسان با مشاهده سنت و سيرت آنان اولا شوق زايد الوصفي درخود احساس مي کند و ثانيا اگر کمبودي داشت از شفاعت آنها بهره مي برد. زيرا شفاعت آنان اختصاص
به حال مرگ و عالم پس از آن ندارد و در دنيا نيز عالم رباني، شفيع انسان است. در باره شفيع گفته اند: «الشفيع جناح الطالب» (11)؛ شفيع مانند بال پرنده است. اگر پرنده بي بال يا داراي يک بال باشد، قدرت پرواز ندارد.
انسان نيز اگر شفيع نداشته باشد، مشکلش به آساني حل نخواهد شد. چون راه، بسيار سخت است. البته اين به معناي حاکم کردن روابط به جاي ضوابط نيست؛ زيرا در حقيقت ضابطه ها پر و بال آدمي هستند نه رابطه ها. رابطه ها همان است که مرحوم بوعلي در باره آن گفت: برخي تا از انسان استفاده مي برند رابطه را حفظ، و وقتي که مي بينند او بازدهي ندارد آن را قطع مي کنند؛ ولي آنچه را که در مورد شفاعت گفته اند، مانند: «الشفيع جناح الطالب» در باره ضوابط است؛ نه روابط.
در اين راه، اوليا و همراهان الهي، از انسان شفاعت مي کنند؛ يعني حتي اگر خود شفيع، کمال قدرت بر پرواز و جهش را داشته باشد سعي مي کند که سرعت نگيرد، بلکه آرام آرام، اين راه را طي مي کند تا ديگران به او تاسي کنند و به او دسترسي داشته باشند و مشکل خود را با او در ميان بگذارند.
ما درنمازها با قرائت سوره مبارکه «فاتحة الکتاب» از ذات اقدس اله، راهي را درخواست مي کنيم که در آن همراهان خوبي، ما را همراهي کنند:«اهدنا الصراط المستقيم صراط الذين انعمت عليهم»
يعني، راه کساني که تو به آنها نعمت داده اي. در سوره نساء نعمت داده شدگان مشخص شده اند:
«اولئک الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئک رفيقا» (12)
خداي سبحان نعمت را به پيامبران، صديقان، صالحان و شاهدان داده است و اينها همسفران خوبي براي سالکان صراط مستقيم هستند؛ يعني، هر کدام از انبيا صديقان، شهدا و صالحان، اولا براي گروه خود و ثانيا هر صنفي براي صنف ديگر و ثالثا همه اين چهار صنف براي ساير اهل سير و سلوک، همسفران خوبي هستند. همسفران خوب به گونه اي سفر مي کنند که هر سالکي آنان را ببيند به شوق مي افتد و اگر در راه خود گرفتاري پيدا کرد آنان دست او را مي گيرند.
البته روشن است که اين راه، راه تاريخي يا جغرافيايي نيست؛ بلکه راهي است که از درون جان انسان شروع مي شود و چون از درون شروع مي شود اگر کسي چند قدم در اين راه به سير و سفر بپردازد، همسفران خود را در عالم رؤيا يا در حالت مناميه مشاهده . مي کند و مي بيند که عده اي با او همسفرند و او در خدمت انبيا و اوليا به سرمي برد؛ آنگاه نمازها و دعاهاي او معناي ديگري پيدا مي کند. همان طور که انسان هنگام خطاب به ذات اقدس اله، خود را در محضر و مشهد او مشاهده مي کند، همچنين در اين تحيتها و درودها که به ارواح انبيا و اوليا (عليهم السلام) مي فرستد و مثلا در نماز مي گويد: «السلام عليک ايها النبي و رحمة الله و برکاته» يا «السلام عليکم و رحمة الله و برکاته» مخاطبان خود را مي بيند و قهرا پاسخ آنها را هم دريافت مي کند. اين حالت از آن کسي است که همسفران خوبي انتخاب کند.
------------------------------
11. نهج البلاغه، حکمت 63.12. سوره نساء، آيه 69.