پايه علوم

دين، سلسله اي از مسائل نظري و مسائل عملي است و کسي متفقه در دين است که در آنها سر آمد باشد. دين، هم دستور علم و هم دستور استغفار مي دهد. ذات اقدس اله به پيغمبر مي فرمايد: «قل رب زدني علما» (5)يعني، به خدا بگو که بر علم من بيفزا. نيز خداوند در قرآن، بيان مي کند که پيغمبر چه علمي را از خدا طلب کند.
همه علومي که در تامين سعادت و رفع نيازهاي بشري سهم مؤثري دارند از يک نظر، صبغه اسلامي و ديني دارند؛ چون فراهم کردن و فراگيري آنها و نيز استفاده از آنها در رفع نياز جامعه اسلامي واجب عيني يا کفايي است و علوم از اين جهت «اسلامي» مي شود (البته براي اسلامي بودن علوم انساني در رتبه اول و علوم تجربي در رتبه دوم معناي دقيقي است که خارج از بحث کنوني است) ؛ ولي قرآن کريم، علمي را که اساس و پايه همه علوم است که اگر باشد، علوم ديگر فراهم و به جا مصرف مي شود و اگر نباشد، علوم ديگر يا تحصيل نمي شود يا اگر تحصيل شود، به جا صرف نمي شود، به پيغمبر آموخت و فرمود: «فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک» (6)و آن، علم «توحيد» است.
اگر کسي بداند در کل جهان، خالق، مدبر و مربي عالم و آدم، خداست و همه کمالها و جمالها را او آفريده و زمام آنها به دست اوست، قهرا در فراگيري کمال از خدا غفلت نمي کند و اگر کامل شد، در نشر آن هم براي رضا خدا مي کوشد و قصور و دريغي نمي ورزد. اين علم، علمي استدلالي است. عالم شدن به وحدانيت حق، کار آساني نيست. ممکن است کسي بر اساس همان تفکر سنتي و عادي بگويد: «لا اله الا الله» اما، در برنامه هاي عملي او توحيد ظهور نکند.
5. سوره طه، آيه 114.6. سوره محمد صلي الله عليه و آله و سلم، آيه 19.