کلي طبيعي، رياضي و اخلاقي

کليات هم بعضي برتر از بعض ديگرند؛ کلي در مسائل رياضي فوق کلي در مسائل تجربي و طبيعي است و کلي در مسائل الهي فوق کلي در مسائل رياضي است؛ به اين معني که، در مسائل رياضي بخشي از قضايا، قوانين کلي و نيز موضوعات و محمولات کلي است که فراگيرتر از کليات عالم طبيعتند. چون عالم طبيعت، تغيير
[124]

پذير و وابسته به ماده است و معاني جامع آن با تحول ماده، ارتباط تنگاتنگ دارد. از اين رو کليتش به آن گستردگي نيست. قضاياي رياضي گرچه در خارج با ماده همراهند ولي در ذهن، منزه از ماده اند و از تجرد، دوام، کليت و سعه بيشتري برخوردارند؛ اما قضاياي الهي، همان طور که در خارج، از ماده منزهند در ذهن هم، از تصور ماده مبرا هستند.

قضاياي رياضي هرچه گسترش پيدا کند، از محدوده کم متصل يا منفصل بيرون نمي رود و شامل مجرد که کميت ندارد نخواهد شد. مجرد، با قوانين رياضي شناخته نمي شود؛ مجردات يا مسائل الهي تنها در قلمرو «رياضت» جا دارد؛ نه «رياضي» ولي مسائل رياضي وسيعتر از مسائل تجربي است. البته در مسائل تجربي تصورات و تصديقات، کلي است؛ اما کليت آنها گسترش ندارد.

مثلا در علم طب مي گويند: همه کساني که در مناطق استوايي به سر مي برند و داراي مزاج حار و خصوصيات بدني خاصي هستند، اگر به فلان بيماري مبتلا شوند، راه درمانش چنين است و همه کساني که در منطقه قطبي و سردسير زندگي مي کنند و بدن آنان با سردي عادت کرده نه سرد و گرم، به اصطلاح طب قديم، اگر به فلان بيماري مبتلا شوند راه درمانش آن است؛ يا بعضي از داروها براي کودکان يا سالمندان فرتوت، تجويز نمي شود يا با مصرف کمتري تجويز مي شود؛ اما مسائل اخلاقي مانند مسائل علوم تجربي نيست که مربوط به قطب جنوب يا شمال يا مناطق استوايي يا اعتدالي باشد؛ مثلا رعايت امانت، اخلاق، صدق، تقوا، ادب و... ، اصلي کلي و جاويد براي همه در همه سرزمينهاست. از اين رو در اين گونه از مسائل، تعبيرات قرآن کريم به عنوان «يا ايها الناس» ، «وما هي الا ذکري للبشر» (2)و يا «تبارک الذي نزل الفرقان علي عبده ليکون للعالمين نذيرا» (3)ياد شده که مخاطب
[125]

اصلي در اين موارد، عنوان ناس، بشر، انسان، فرزند آدم و مانند آن است.

بنابراين، کليتي که در اخلاق يعني طب روح، است، وسيعتر از کليتي است که در طب بدن است. البته در طب هم يک سلسله قضاياي کلي هست؛ مثل اين که: غذا خوردن بيش از مقدار نياز بدن براي هر کسي در هر منطقه اي زيانبار است؛ اما قضاياي کلي فراگير، در طب کم است؛ ولي نوع مسائل اخلاقي فراگير است.

پس چون روح مجرد تغيير ناپذير، در همه انسانها وجود دارد و در گرو زمان و مکان نيست، فضايل اخلاقي هم، که براي تهذيب روح ثابت مجرد است، قهرا اصولي ثابت، پايدار، کلي و نامحدود است.
2. سوره مدثر، آيه 31.3. سوره فرقان، آيه 1.