تثليث انسان از نظر اخلاقي

بعضي از افراد در عين حال که ظاهرا انسانند، فقط متحرک بالاراده اند و برخي هم متحرک بالاراده و هم متحرک بالاختيار و بعضي، که اوحدي از انسانها به شمار مي آيند، فقط متحرک بالاختيارند و اصلا بالاراده حرکت نمي کنند.

تفاوت اين سه صنف را مي شود بر همان تثليثي که در سوره «واقعه» و نيز در حديث نوراني اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) آمده تطبيق کرد. در سوره واقعه، انسانها به سه قسم تقسيم شده اند: «سابقين مقرب» ، «اصحاب ميمنة» و «اصحاب مشئمة» (8). اصحاب مشئمه، کاري جز شئامت، زشتي و دنائت ندارند؛ اما کار اصحاب ميمنه با يمن و برکت همراه است ولي آنان اهل قرب و سبقت نيستند. گرچه آنها کارهاي قربي فراواني انجام مي دهند ليکن قرب ويژه سابقين مقرب را ندارند و نيز سبقتي که «سابقين مقربين» دارند نصيب اصحاب يمين نيست؛ گرچه آنها هم در استباق و مسابقه سهيمند و گوي سبقت را از ديگران مي ربايند و نشانه اش هم آن است که کارشان با يمن و برکت آميخته است.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديث معروفي مي فرمايد: «الناس ثلاثة: فعالم رباني ومتعلم علي سبيل نجاة وهمج رعاع» (9): مردم بر سه گونه اند: «عالم رباني» ، «متعلم علي سبيل نجاة» و «همج رعاع» و اين، با تثليث سوره واقعه هماهنگ است: «همج رعاع» جزو اصحاب المشئمة است با درکاتي که دارند؛ «متعلم علي
[133]

سبيل نجاة» مي تواند جزو اصحاب الميمنة باشد با مراتبي که دارند و عالم رباني، جزء سابقين مقربند با درجاتي که دارند يا خود، عين درجاتند. بياني که در اين دو تثليث آمده، با تقسيم انسان از جهت اين که فقط متحرک بالاراده يا متحرک بالارادة و الاختيار و يا فقط متحرک بالاختيار است، قابل تطبيق است.
8. «و کنتم ازواجا ثلثة فاصحاب الميمنة ما اصحاب الميمنة و اصحاب المشئمة ما اصحاب المشئمة و السابقون السابقون اولئک المقربون» (واقعه، آيات 7 11) .9. نهج البلاغه، حکمت 147.