آيينه اسرار الهي[214]

براي پرورش انسان، چيزي مهمتر از توجه مستمر، به دل؛ يعني معرفت، مراقبت و محاسبت نفس نيست. کسي که حقيقت و ارزش خود را بشناسد، مي داند که ارزش جان آدمي به معارف الهي است. دلي که معرفت خدا و اولياي او در آن نيست، «گل» است نه «دل» ، و آن کس که داراي چنين گوهري نباشد، انسان نيست.
امام سجاد (عليه السلام) وقتي انسانيت انسان را تشريح مي کند، ستايش خدا را به منزله فصل مقوم انسان مي داند و مي فرمايد: اگر راهنمايي انبيا و اولياي الهي نباشد، مردم نعمتهاي خدا را بدون حمد و ثناي او مصرف مي کنند و اگر کسي بدون حمد و ثناي خدا زندگي کند، از محدوده انسانيت تنزل کرده به حريم حيوانيت مي رسد و آنگاه مشمول:
«ان هم الا کالانعام بل هم اضل» (20)
خواهد شد(21)، بر اين اساس انسان «حيوان ناطق حامد» است نه «حيوان ناطق» . پس اگر حقيقت خود را بشناسد چيزي در حقيقت خود جز ياد و نام حق، که ولي نعمت اوست، نمي يابد.
پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:
«من اصبح من امتي و همه غير الله فليس من الله» (22):
اگر برنامه زندگي انسان، چنين تنظيم شود که آنچه براي او مهم است مسائل غير خدايي باشد، او از خدا نيست. در نظام تشريع، با خدا رابطه ندارد گرچه در نظام تکوين، همه از خدا و به سوي او روان هستند:
«لله ما في السموات و ما في الارض» (23)
ولي چنين انساني، آن شرافتي را که برخي از موجودات ديگر دارند ندارد. از اين جا معلوم مي شود که ارزش انسان به همت اوست و هر کسي به جز خدا بينديشد و همتش جز او باشد، از خدا محسوب نيست؛ پس ديگر بنده خدا نيست آنگاه يقينا بنده غيرخداست.[215]معناي مقابل حديث مذکور اين است که:
«من اصبح و همه الله فهو من الله» ؛
کسي که همتش خدا باشد از خداست و چيزي يا کسي که از خدا بود، هم باقي و هم مؤثر است، باقي است، زيرا:
«کل شي ء هالک الا وجهه» (24)
و موثر است، زيرا به قدرت لايزال الهي تکيه مي کند.
در شرح همين مطلب، ابو بصير که از شاگردان سابقه دار امام صادق (سلام الله عليه) است از آن حضرت پرسيد: معناي آيه
«اتقوا الله حق تقاته» (25)
چيست؟ امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
«يطاع فلا يعصي و يذکر فلا ينسي و يشکر فلا يکفر» (26)؛
خدا در بخشهاي عقيده، اخلاق و اعمال، اطاعت شود و معصيت نشود؛ خدا در ياد بنده باشد و بنده وي را فراموش نکند و شکر خدا به جا آورده شود و کفران نعمت او نشود.
ما اگر خواستيم بدانيم وجيه و مقرب «عندالله» هستيم يا نه، و کارهايي که با نيت
«قربة الي الله»
انجام داديم قبول شده است يا نه؟ راهي دارد که آن را صاحبدلان معصوم (سلام الله عليهم) به ما آموخته اند، چنانکه امام صادق (سلام الله عليه) مي فرمايد:
«من اراد ان يعلم ما له عند الله، فلينظر ما لله عنده» (27)
کسي که خواست بداند پيش خدا وجيه و محبوب است يا نه، به آيينه دل خود بنگرد؛ اگر خدا در دل او محبوب و وجيه است، بداند که او نزد خدا محبوب است و اگر خدا در قلب او محبوب نيست، معلوم مي شود عندالله محبوب نيست.
اين حديث، تحليلي دارد و آن اين که همه اسرار و رموز، نزد خدا حاضر و ذات اقدس خداوند هستي محض و شفاف است؛ از سوي ديگر قلب انسان وارسته، به منزله آينه شفاف است. اگر اين آينه، روبروي ذات اقدس اله قرار گيرد،[216]آنچه در نزد خدا مربوط به اين شخص است در آن منعکس مي شود. شما اگر آينه شفافي را به سمت صورتي نگه داريد، آن صورت با همه خصوصياتش در آن منعکس مي شود؛ قلب انسان به منزله آينه است و هرآينه اي به اندازه خود، صورتهاي روبرو را نشان مي دهد. طبق اين بيان نوراني، امام مي فرمايد: قلب شما به منزله آينه شفاف است. بنابراين، اگر شما آن را در برابر شهود ذات اقدس خداوند قرار دهيد، به مقدار وسعت آن قلب، اسرار الهي در آن مي تابد.
20. سوره فرقان، آيه 44.21. صحيفه سجاديه، دعاي اول.22. بحار، ج 67، ص 243.23. سوره بقره، آيه 284.24. سوره قصص، آيه 88.25. سوره آل عمران، آيه 102.26. بحار، ج 67، ص 291.27. بحار، ج 67، ص 22.