بخش سوم: مقامات عارفان و مراحل سير و سلوکعمودي بودن سير و سلوک[223]

سير و سلوک عبد به سوي خدا، سيري عمودي است؛ نه افقي و منظور از «عمودي» در اين جا، عمودي در هندسه الهي است، نه در هندسه طبيعي؛ يعني به «مکانت برتر» راه يافتن است، نه به «مکان برتر» رفتن. از اين رو زاد و توشه اي طلب مي کند تا انسان رادر سيربه مکانت برتر کمک کند. خداوند از سيروسلوک به عنوان يک سفر صعودي وعمودي ياد مي کند و در سوره «مجادله» مي فرمايد:
«يرفع الله الذين امنوا منکم و الذين اوتوا العلم درجات» (1):
کسي که سير صعودي کند، «مرتفع» مي شود و ذات اقدس اله از اين سير به «رفع» ياد مي کند، چنانکه در سوره «فاطر» از اين سير به «صعود» تعبير شده است:
«اليه يصعد الکلم الطيب و العمل الصالح يرفعه» (2).
بنابراين، از اين دو تعبير «رفع» و «صعود» ، معلوم مي شود که سير و سلوک، عمودي و مکانت طلبي است، نه افقي و مکان خواهي؛ چون سير به طرف مکان، گرچه مکان برتر باشد باز افقي است؛ نه عمودي و خدا از رفعت کساني مانند حضرت ادريس (عليه السلام) که اين سفر را پشت سر گذاشته اند، چنين ياد مي کند:
«و رفعناه مکانا عليا» (3)
که منظور از آن، مکانت عاليه است، نه مکان[224]صوري و ظاهري، و ذات اقدس خداوند در وصف خود نيز به عنوان کسي که داراي درجات رفيعه است ياد مي کند:
«رفيع الدرجات ذو العرش» (4).
بنابراين، سير الي الله يعني سير به طرف درجات رفيعه، و مؤمنان، از درجات رفيعه و عالمان، از درجات برتر و بيشتري برخوردارند و «کلمه طيب» هم به آن سمت صعود مي کند، و چون کلمه طيب که همان معرفت و عقيدت صائب است، با روح عارف معتقد عجين مي گردد، بازگشت صعود عرفان و عقيده صائب به صعود عارف معتقد است.
1. سوره مجادله، آيه 11.2. سوره فاطر، آيه 10.3. سوره مريم، آيه 57.4. سوره غافر، آيه 15.