چهاردهم: شوق[323]

اراده بر اثر شدت يافتن به مرحله شوق مي رسد. گروهي از سالکان مريد صرفند؛ يعني، حرکتشان تند نيست تا اراده را به شوق بکشاند. اينها در حد اراده، متوقف و مريد دائمي صرف و سالک محض هستند؛ اما آنها که سرعت مي گيرند و سيرشان بيشتر و اراده شان تقويت مي شود شوق پيدا مي کنند و از اين رو گفته شده: شوق همان اراده موکد است. اين راهي است که محقق طوسي و همفکرانش طي کرده اند.وقتي اراده شديد شود شوق ظهور مي کند. شوق آن است که انسان هم محبت مطلوب و مراد را بچشد و هم از هجرانش رنج ببرد. از اين رو شوق با درد همراه است و مشتاق، هميشه درد فراق دارد، ولي اين درد فراق براي درک کمال مراد است؛ يعني وقتي مراد و محبوب کمال باشد و مريد به او نرسد، اين نرسيدن و هجران، درد آور است. از اين رو در هر شوقي دردي نهفته است؛ اما اين درد، لذيد و تحمل پذير است و زمينه وصول را فراهم مي کند.
درد و رنجي که بر اثر از دست دادن مطلوب و محبوب، پيدا مي شود سودي ندارد؛ زيرا انسان هنگامي که گرفتار مصيبتي مي شود اگر صبر و شکيبايي را از کف [324] بدهد، دو عذاب مي بيند: يکي عذاب از دست دادن آن محبوب و ديگري عذاب جزع و بي صبري، ولي انسان صابر تنها يک درد دارد و آن درد از دست دادن محبوب است و درد جزع او را گرفتار نمي کند.
جزع نسبت به گذشته، سودي ندارد و بايد آن را با صبر برطرف کرد، ولي نسبت به آينده، اين درد، محرک است. يک دردمند؛ براي نيل به مطلوب و طرد درد، بيشتر مي کوشد تا غير دردمند. کسي که رنج هجران مطلوب را احساس مي کند مي کوشد براي رفع اين رنج، در راه، سرعت و بر ديگران سبقت بگيرد و زودتر به مقصد برسد و از اين رو يکي از منازل سير و سلوک شوق است که بعد از اراده يا بر اثر شدت اراده پيدا مي شود، و ظهور مي کند.
در قرآن کريم واژه «شوق» نيامده است، ولي از بعضي از آيات با انضمام برخي مقدمات مطوي مي توان آن را استنباط کرد؛ مثلا مي فرمايد:
«و ليعلم الذين اوتوا العلم انه الحق من ربک فيؤمنوا به فتخبت له قلوبهم» (1)
آنها که مي دانند اين وحي، حق و اين کلام، از خداست به آن ايمان مي آورند و «اخبات» دارند. «اخبات» هم يکي از منازل سير و سلوک است. گفته شده: اخبات آن است که انسان در پيشگاه «مولا» هيچ حرکت نکند. در بعضي از پرندگان نيز اين حالت هست که براي برطرف شدن درد خود چنان خضوع دارند که اگر پرندگان ديگري بر بالاي سر آنها بنشينند و با منقار بر آن بکوبند تا آن مواد دردزا را بيرون آورند، آنها اصلا حرکت نمي کنند. بنابراين، حالت تام و خضوع محض در پيشگاه محبوب را مي توان «اخبات» ناميد.
1. سوره حج، آيه 54.