نهم: خوف و حزن[279]

مرحله خوف و حزن يکي از مراحل سير سالکان کوي حق و وظايف آنهاست. خوف گاهي در کنار «خشيت» و گاهي در کنار «رهبت» ياد مي شود؛ خشيت و رهبت به هم نزديک است؛ ولي خوف، از اينها فاصله دارد. خشيت آن انفعال دروني است که از اعتقاد به تاثير و عظمت موجودي عظيم نشئت بگيرد و رهبت هم مانند خشيت است؛ اما خوف، ترتيب آثار عملي است.
از اين رو قرآن کريم بين خشيت و خوف فرق مي گذارد و خشيت از خداوند را از آن علما مي داند:
«انما يخشي الله من عباده العلماء» (1)
و گاهي خشيت و خوف را در قبال هم ياد مي کند:
«و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب» (2)
اينها از جلال و عظمت خدا خشيت دارند و از حساب سخت قيامت ترسناکند؛ که در اين آيه، خوف به عذاب قيامت، و خشيت به عظمت حق اسناد داده شده است. بهشت اهل خشيت نيز بالاتر از بهشت کساني است که اهل خوفند که در اين مورد قرآن کريم مي فرمايد:
«ذلک لمن خشي ربه» (3).
[280]
از اين رو موحدان هرگز از غير خدا خشيت ندارند ولي خوف دارند؛ به اين معنا که، يک موحد از مار و عقرب مي ترسد که مبادا گزيده بشود، ولي خشيتش مخصوص خداست؛ يعني مي داند که هر موجودي بخواهد آسيب برساند بر اثر فرمان الهي است و هيچ موجودي بدون فرمان حق نه سودي مي رساند و نه نفعي؛ زنبور عسل که سود مي رساند، به فرمان حق است که راه الهي را طي کرده است:
«فاسلکي سبل ربک ذللا» (4)
و مار و عقرب که مي گزند، باز فرمان الهي را اطاعت مي کنند؛ چون زمام هر جنبنده اي به دست خداست و خدا بر صراط مستقيم، آنها را رهبري مي کند:
«ما من دابة الا هو اخذ بناصيتها ان ربي علي صراط مستقيم» (5).
از اين رو موحد ناب، خشيتش مخصوص خداست، گرچه نسبت به موجودات ديگر، ترتيب اثر عملي مي دهد، و اين معناي خوف است.
1. سوره فاطر، آيه 28.2. سوره رعد، آيه 21.3. سوره بينه، آيه 8.4. سوره نحل، آيه 69.5. سوره هود، آيه 56.