دهم: رجاء[301]

در مقابل خوف، «رجاء» يکي از مراحل سير و سلوک است. سالک بايد به رحمت خدا اميدوار باشد. امام سجاد (صلوات الله وسلامه عليه) به خداي سبحان عرض مي کند: خدايا! من سه چيز را حجاب و مانع مي بينم و از اين سه راه ممکن نيست به تو برسم؛ ولي از يک طرف، راه باز است: راه اول اين است که تو دستورهاي فراواني داري ولي چون من به آنها عمل نکرده ام، از اين جهت راه وصول يا صعود به سمت تو بسته است. دوم اين که از گناهان نهي کرده اي ولي من مرتکب آنها شده ام؛ پس از اين طرف نيز راه بسته است و اگر همه واجبها را انجام داده و از همه معاصي نيز پرهيز کرده باشم و بخواهم از راه سوم بيايم باز هم مي بينم راه بسته است و آن اين است که من قادر بر شکر نعمت تو نيستم.
پس تنها يک راه باز است و آن اين که شما افراد نالايق را هم مي پذيري و تنها بر اساس استحقاق، رفتار نمي کني. چنانکه در آغاز که نعمت هستي را به ما دادي بر اساس لياقت ما نبود و جان الهي را که در کالبد بدن ما دميدي و چشم و گوش و دل که به ما دادي بر اساس استحقاق ما نبود چون ما کاري نکرديم تا شايسته دريافت اين همه نعمت باشيم. پس نعمتهاي تو ابتدايي و تفضل است:
«اللهم انه يحجبني عن مسالتک خلال ثلاث و تحدوني عليها خلة واحدة: يحجبني امر امرت به فابطات
[302] عنه و نهي نهيتني عنه فاسرعت اليه و نعمة انعمت بها علي فقصرت في شکرها و يحدوني علي مسالتک تفضلک علي من اقبل بوجهه اليک و وفد بحسن ظنه اليک اذ جميع احسانک تفضل و اذ کل نعمک ابتداء» (1).
پس براي ما فقط راه چهارم باز است و با اين که ما لايق نيستيم، کرم و لطف تو شامل همگان (انبيا، اوليا، فرشتگان و بندگان ديگر) است و ما به اميد راه جهان شمول چهارم، به سوي تو حرکت مي کنيم.
با اين بيان، سالک قهرا با خوف و رجاء و حزن حرکت مي کند. و از راه رجاء که بر روي انسانها گشوده است اين سير را ادامه مي دهد و در هر حالتي و با هر وضعي که دارد خود را کشان کشان به در خانه حق مي رساند. چون هيچ کس در اين درگاه بر اساس استحقاق، راه نيافته است، بلکه اساس کار بر تفضل بود. بنابراين، انسان بايد اميدوار باشد که شايد در مسير لطف خدا، قرار گيرد و نسيمي بوزد و بوي بد گناه را از او بزدايد و او را تطهير کند، چون: «لطف خدا بيشتر از جرم ماست» .
1. صحيفه سجاديه، دعاي 12.