غفلت، چرک جان

غفلت که يکي از موانع سير انسان به سوي خداست، از نظر فرهنگ دين، رجس و چرک است. اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايد:«الغفلة ضلال النفوس» (12)
غفلت، گمراهي جان است. از «مناجات شعبانيه» نيز استفاده مي شود که غفلت، چرک جان آدمي است. امامان معصوم (عليهم السلام) در مناجات مزبور به خدا عرض مي کردند: خدايا! ما از تو شاکريم که دلهايمان را از چرک غفلت پاک کردي:
«فشکرتک بادخالي في کرمک و لتطهير قلبي من اوساخ الغفلة عنک» (13)
و البته اين تعبيرها «کنايه» نيست. بعضي مي پندارند که تعبير از فضيلت و رذيلت اخلاقي به «طهارت» و «وسخ» ، کنايه و مجاز است؛ اما اين پنداري باطل است؛ زيرا انسان، گذشته از اين که ظاهري دارد، باطني هم دارد، و باطنها در قيامت ظهور مي کند. در قيامت، برخي نوراني، سفيد رو و روسفيد و برخي ديگر، سيه رو، روسياه و چرکينند و غسلين (چرکابه) که طعام تبهکاران است:«فليس له اليوم ههنا حميم و لا طعام الا من غسلين لا ياکله الا الخاطئون» (14)از غفلتها نشئت مي گيرد.
منشا هر آفتي که از بيرون دامنگير ما مي شود، غفلت درون ماست و اگر در درون ما قلعه اعتقاد و التفات وجود داشته باشد آسيبي به ما نمي رسد؛ چون: «هر آن غافل زيد غافل خورد تير» . در روايات آمده است: هيچ پرنده اي در حال ذکر تير نمي خورد و هر تيري به هر پرنده يا حيوان ديگر در ميدان شکار اصابت کند در حال غفلت اوست. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: «ما من طير يصاد في بر ولا بحر ولا يصاد شي ء من الوحوش الا بتضييعه التسبيح» (15). همچنين آن حضرت مي فرمايد: صاعقه به ذاکر خداوند اصابت نمي کند: «ان الصاعقة لا تصيب ذاکرا لله عزوجل» (16). اين گونه معارف، گذشته از جنبه علمي و اعتقادي براي ما اثري تربيتي دارد تا از خدا و آيات او غافل نباشيم.
غفلت از خدا و آيات او با تهذيب روح، سازگار نيست؛ زيرا روح انسان هرلحظه در برابر خاطرات تلخ و شيرين، حالت تازه اي دارد و در برابر هر حالت تازه، حکم جديدي طلب مي کند و حکم جديد را فن اخلاق بر عهده مي گيرد. کسي که از پديده هاي درون خود غافل باشد، از درک موضوعات اخلاقي عاجز است و آنگاه از تشخيص احکام اخلاقي آنها هم ناتوان است و در اين صورت ناخواسته به دام گناه مي افتد. به همين جهت دستور پرهيز از غفلت به ما داده اند.
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:«اياکم و الغفلة فانه من غفل فانما يغفل عن نفسه» (17)
از غفلت بپرهيزيد؛ زيرا به زيان جان شماست. پرهيز از غفلت براي پرهيز از زيانهاي جان آدمي است و انسان بايد در سود و زيان خود، موضوعات و احکام را يکي پس از ديگري خوب تشخيص بدهد.
اين حديث نوراني به منزله آيه
«و من يبخل فانما يبخل عن نفسه» (18)است؛ اگر کسي بخل ورزد، به زيان خود بخل مي ورزد و چيزي را که بايد براي آينده خود صرف کند صرف نمي کند.
خداي سبحان در قرآن کريم مي فرمايد:«و ما تقدموا لانفسکم من خير تجدوه عند الله» (19)
هر کار خيري که براي خدا انجام دهيد وقتي به مهماني خدا برسيد، مي بينيد در کنار سفره همان کار خير نشسته ايد. هرگز خدا به عهد خود خيانت نمي کند:«اوفوا بعهدي اوف بعهدکم» (20)و هيچ کس باوفاتر از خدا نيست:«من اوفي بعهده من الله» (21).
غفلتهايي که در مورد حفظ مال و مانند آن است، ضرر دنيايي دارد؛ ولي غفلت از تزکيه و نزاهت روح، غفلت از جان است و خسارت بزرگي در پي دارد؛چون سرمايه از دست مي رود. اين که خدا عده اي را «خاسر» معرفي مي کند:«و العصر ان الانسان لفي خسر» (22)
براي همين است که عده اي بر اثر غفلت، از خويشتن خويش جدا مي شوند. شيطان هم با مال و جاه و منصب انسانها کاري ندارد و تنها با ايمان آنها کار دارد. اگر شيطان جان ما را شکار کند و به دام بيندازد، آنگاه دست و پاي ما در گرفتن مال حرام و رفتن به جاي آلوده باز، ولي در انجام کارهاي خير، بسته مي شود.
12. شرح غرر الحکم، ج 1، ص 369.13. مفاتيح الجنان، مناجات شعبانيه.14. سوره حاقه، آيات 35 37.15. بحار، ج 61، ص 24.16. بحار، ج 90، ص 156.17. بحار، ج 69، ص 227؛ محاسن برقي، ج 1، ص 181.18. سوره محمد صلي الله عليه و آله و سلم، آيه 38.19. سوره بقره، آيه 110.20. سوره بقره، آيه 40.21. سوره توبه، آيه 111.22. سوره عصر، آيات 1 2.