محبت، محور تربيت[330]

رسيدن به مقام «محبت» محصول سير و سلوک و پيمودن راه در مراحل پيشين است و انسان بر اثر آن «حبيب الله» مي شود. انسان بر اثر تمرين و فاصله گرفتن از هرگونه فريب و امر ناپايدار و دل نبستن به غير خدا، «حبيب الله» مي شود.
يکي از مباني مهم تعليم و تربيت در اسلام، «محبت» است. قرآن کريم که معلم و مربي اخلاق است مهمترين محور فضايل اخلاقي را محبت مي داند و امام صادق (سلام الله عليه) مي فرمايد: خداي سبحان پيامبر خود را با محبت الهي تاديب و تربيت کرده است:
«ان الله عز و جل ادب نبيه علي محبته» (12).
کار خدا تاديب است و پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم مودب او و مدار تاديب آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم نيز، محبت است.
هستي و همه کمالات آن نخست از مولا شروع مي شود نه از بنده، يعني اين انسان نيست که در عبادت خدا، سه راه دارد بلکه اين خداست که براساس مصلحت با سه راه، انسانها را مي پروراند. خدا عده اي را براساس ترس، عده اي را براساس بشارت و نشاط و گروهي را براساس محبت، تربيت مي کند.
همان گونه که اصل رسالت بر اساس
«الله اعلم حيث يجعل رسالته» (13)
است رزق موجودات نيز بر اساس حکمت است:
«الله يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر» (14)
«نحن قسمنا بينهم معيشتهم» (15)
چنانکه مي فرمايد:
«يهب لمن يشاء اناثا و يهب لمن يشاء الذکور او يزوجهم ذکرانا و اناثا و يجعل من يشاء عقيما» (16):
خداوند، بر اساس مشيت حکيمانه به برخي پسر، به برخي دختر و به برخي هم پسر و هم دختر مي دهد و به بعضي نيز فرزندي عطا نمي کند، در زمينه[331] تعليم و تربيت نيز چنين است.
خداوند گروهي را براساس ترس از جهنم مي پروراند؛ آنها به گونه اي تربيت مي شوند که فعل واجب و ترک حرام را براي اين که در قيامت نسوزند انجام مي دهند؛ برخي را براساس شوق به بهشت مي پروراند که آنها فعل واجب و ترک حرام را براي رسيدن به بهشت انجام مي دهند و برخي را نيز فارغ از خوف و بشارت مي پروراند. از اين رو بر اساس «الا ان اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» (17)
مي توان گفت: «الا ان اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يبشرون» و چنين انسانهايي اولياء الله هستند و خداوند آنان را بر اساس محبت مي پروراند؛ چنانکه پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را نيز برمدار محبت پروراند. از اين رو عبادت پيغمبر و اهل بيت (عليهم السلام) عبادت شاکرانه و محبانه بود. البته بشارت بر مدار محبت و نشاط بر محور مودت غير از بشارت و نشاط بر مدار جنت حسي است.
چون ادب پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم بر محور محبت است و آن حضرت اسوه ماست، ما موظفيم هم در ارتباط با خداي سبحان و هم در ارتباط با خلق، برمدار محبت حرکت کنيم، مثلا براي بسياري از نوآموزان در طليعه امر، پيمودن راه سوم يعني مدار محبت، دشوار است؛ ولي نبايد همه همت اولياي منزل يا مدرسه، اين باشد که فرزندان و نوآموزان را بر مدار ترس و تشويق يا تنبيه، تربيت کنند. البته بايد عده اي را بترسانند که اگر در امتحان يا ساير برنامه ها، موفق نشويد، تنبيه، مردود يا اخراج مي شويد و عده اي را نيز بايد تشويق کنند که اگر در امتحان يا برنامه هاي کلاس کامياب شديد، هم جايزه مي گيريد و هم آينده سازان خوبي خواهيد بود و... . اين کارها، سودمند است اما کار نهايي نيست و بايد دانش آموز را بر محور محبت، تربيت کرد تا دوستدار علم شود و براي مدرک، نمره، شهرت در جامعه، چاپ عکس در مطبوعات و... درس نخواند.
[332]
مسئله «تخويف» و «تبشير» در قرآن و روايات اهل بيت (عليهم السلام) فراوان است؛ اما نسبت به افراد ضعيف، مرحله نهايي و نسبت به افراد متوسط، مقدمه و وسيله است، تا انسان در اوايل، از راه تنبيه و تشويق و کم کم بر اساس تحبيب حرکت کند.
12. بحار، ج 17، ص 3.13. سوره انعام، آيه 124.14. سوره رعد، آيه 26.15. سوره زخرف، آيه 32.16. سوره شوري، آيات 49 - 50.17. سوره يونس، آيه 62.