علم اليقين و حق اليقين[352]

قرآن کريم، علم اليقين را پلي براي عين اليقين قرار داده، مي فرمايد:
«کلا لو تعلمون علم اليقين لترون الجحيم» (2)
اگر به مرحله علم اليقين برسيد، ره توشه اي داريد که شما را به عين اليقين آشنا مي کند. معناي آيه اين نيست که شما بعد از مرگ به عين اليقين مي رسيد؛ چون بعد از مرگ، همه افراد، اعم از عارف، عامي، ملحد و موحد به عين اليقين مي رسند؛ زيرا وقتي ملحد را به جهنم مي برند و آتش را به او نشان مي دهند، مي گويند:
«افسحر هذا ام انتم لا تبصرون» (3)
در دنيا مي گفتيد پيامبر ساحر است ولي اکنون که جهنم را مي بينيد آيا باز هم مدعي سحريد؟ در آن روز ملحدان هم مي گويند: «ربنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحا انا موقنون» (4).
پس اين که خدا در قرآن مي فرمايد:
«کلا لو تعلمون علم اليقين لترون الجحيم» ،
ناظر به قبل از مرگ و دنياست؛ يعني، شما مادامي که در دنيا هستيد اگر به علم اليقين برسيد، مي توانيد جهنم را ببينيد.
ذکر جهنم در اين آيه شريفه به عنوان مثال است و انتخاب اين مثال براي آن است که قرآن بر «انذار» تاکيد بيشتري دارد تا «تبشير» ، از اين رو اگر کسي علم اليقين داشته باشد، بهشت، صراط، حساب، ميزان و خود صحنه «ساهره» قيامت را هم مي تواند ببيند. بنابراين، در حقيقت، معناي آيه کريمه مذکور اين مي شود که: «کلا لو تعلمون علم اليقين لترون الجنة و الصراط و الکوثر و الميزان و تطاير الکتب و انطاق الجوارح و الساهرة و... » .
بالاتر از علم اليقين مقام «حق اليقين» است. حق اليقين آن است که انسان نه تنها شاهد حق باشد بلکه عين شهود حق قرار گيرد، «فاني» از غير و «باقي بالله» شود، از خود چيزي نداشته باشد و در معرفت الهي غرق شود. حق اليقين يعني
[353] يقين حقي که بالاتر از آن در بخش معرفت نمي توان فرض کرد:
«و انه لحق اليقين» (5).
2. سوره تکاثر، آيات 5 6.3. سوره طور، آيه 15.4. سوره سجده، آيه 12.5. سوره حاقه، آيه 51.