آثار يقين

براي اين که انسان به مقام رفيع يقين بار يابد، بايد تسليم محض خداوند باشد؛ زيرا کسي که به اين مقام، بار مي يابد در قلب او جز خواسته خدا چيزي نيست و اگر در قلب کسي جز خواسته خدا نباشد، کم کم مفهوم و معقولش، مشهود و خبر و گزارشش، معاينه مي شود. گروهي به حضور پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مشرف شدند؛ حضرت از آنان پرسيد: در چه حالي هستيد؟ عرض کردند: ما «مؤمن» هستيم. سپس آن حضرت پرسيد: حقيقت ايمان شما چيست؟ عرض کردند: اهل رضا به قضاي الهي، تفويض(13)و تسليم امر خداييم. [356]حضرت فرمود:
«علماء حکماء، کادوا ان يکونوا من الحکمة انبياء، فان کنتم صادقين فلا تبنوا ما لا تسکنون و لا تجمعوا ما لا تاکلون و اتقوا الله الذي اليه ترجعون» (14)
عالمان الهي و حکيمان ديني هستيد، به گونه اي که حکمت شما نزديک است به مرحله نبوت برسد و اگر راست مي گوييد که اهل تفويض، تسليم و رضاييد، چيزي را که در آن سکونت نمي کنيد، نسازيد و چيزي را که نمي خوريد، ذخيره و پس انداز نکنيد، شما که انباردار نسل آينده نيستيد!
سر مذموم و زشت بودن ذخيره آن است که انسان به پس انداز خود اطمينان پيدا مي کند و به آنچه که در مخزن الهي است وثوق ندارد، در حالي که خداوند، وعده رزق داده است و چنين نويدي حتما مؤثر است؛ زيرا هم مخزن الهي نفادناپذير است و هم خداوند از خلف عهد و تخلف وعد مصون است.
13. تفويض آن است که انسان حدوثا کار را به خداوند واگذار کند و تسليم آن است که بقائا در برابر هر تصميمي که خدا در باره وي گرفته، منقاد باشد.14. بحار، ج 64، ص 286؛ محاسن برقي، ج 1، ص 354.