اذکار ديني و آموزش معارف

اذکار ديني افزون بر آن که از انسان غفلت زدايي مي کند، معارف الهي را نيز آموزش مي دهد و ره توشه معرفتي مسافران به سوي خدا را فراهم مي کند، چنانکه ذکر شريف«لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم»که از گنجينه هاي عرشي است:قال الله تعالي لنبيه صلي الله عليه و آله و سلم في ليلة المعراج:اعطيتک کلمتين من خزائن عرشي «لا حول و لا قوة الا بالله و لا منجا منک الا اليک» (48)معناي بلند و فوايد فراواني دارد؛ امام باقر(سلام الله عليه) در تفسير اين ذکر فرمودند: آن جا که قدرتي را به جا صرف کرده و خدا را اطاعت کرده ايد، اين قدرت بر اطاعت از ناحيه خداست و آن جا که معصيت نکرده ايد، در حقيقت، عنايت الهي بين شما و آن معصيت حائل شده است. پس«لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم»يعني:«لا حول لنا عن معصية الله الا بعون الله و لا قوة لنا علي طاعة الله الا بتوفيق الله عزوجل» (49).
گاهي انسان را به گناه دعوت مي کنند، اما مانعي فرا راه او پديد مي آيد. او نمي داند راهي که به آن دعوت شده است، راه گناه است و نيز نمي داند چرا راه بندان شد، اما بعد مي فهمد او را به مجلس گناه دعوت کرده بودند و اين راه بندان، همان «حول الهي» بود که بين او و گناه حائل شد. اين که ما در نماز مي گوييم:«بحول الله و قوته اقوم و اقعد»
به اين معنا نيست که فقط در حال نماز که بر مي خيزيم و مي نشينيم، «بقوة الله» است؛ بلکه به اين معناست که همه حرکات و سکنات ما، در نماز و در غير نماز به قوت الهي است.پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم اين ذکر شريف را ذکر فرشتگان حامل عرش معرفي کرده است:«تسبيح حملة العرش» (50)و در برخي روايات تفسيري آمده است که فرشتگان حامل عرش نيز که ذات اقدس خداوند از آنان به«الذين يحملون العرش» (51)ياد مي کند، هنگامي که حمل عرش الهي، يعني مقام فرمانروايي خدا، برايشان دشوار بود ذکر«لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم»را به آنان آموختند:«اعلمکم کلمات تقولونها يخف بها عليکم. قالوا: و ما هي؟ قال: تقولون: «بسم الله الرحمن الرحيم و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم و صلي الله علي محمد و آله الطيبين فقالوها فحملوه» (52)البته شايد چنين ذکري براي فرشتگان «دفع تعب» باشد نه «رفع نصب» .
بنابراين، «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» در نماز مصداقي از آن اصل کلي است؛ زيرا: «لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» ، «نفي جنس» است؛ يعني، هيچ جا حيلوله و منع و هم چنين قدرت و تواني نيست مگر به عنايت ذات اقدس خداوند و اختصاصي به نماز يا غير نماز و نيز اختصاصي به انسان و غير او ندارد. فرشته ها نيز در حمل عرش، مشمول اين اصل کلي و جامعند.
ائمه (عليهم السلام) دستور داده اند که ذکر و دعايي را که ما ارائه مي کنيم بگوييد و آن را کم يا زياد نکنيد. اين خضوع در برابر وحي، نشانه عقل است؛ زيرا با برهان فلسفي، ثابت شده است که بشر، نيازمند به وحي است و نياز بشر را جز وحي، چيز ديگري تامين نمي کند. آنگاه بشر نمي تواند در برابر ره آورد وحي اظهار نظر کرده به دنبال چيزي ديگر برود. انسان عاقل، نه از اين و آن، ذکر طلب مي کند و نه در برابر خواسته ديگران، به آنان ذکر مي آموزد، بلکه به همين دستورات ديني عمل مي کند و آن را به ديگران ارائه مي کند.
48. بحار، ج 90، ص 186.49. بحار، ج 90، ص 187.50. بحار، ج 90، ص 191.51. سوره غافر، آيه 7.52. بحار، ج 55، ص 33.