مراتب بيداري

انساني که بيدار مي شود عاملي در بيداري او نقش دارد و عوامل بيداري انسان غافل گوناگون است؛ ممکن است اين عامل «زنگ خطر دوزخ» باشد يا «شوق بهشت» و يا «اشتياق به لقاي حق» . در مناجات شعبانيه آمده است که:«ايقظتني لمحبتک» (63)تو مرا براي محبت خود بيدار کرده اي، نه براي ترس از جهنم يا شوق به بهشت. بيداري از خواب ظاهري هم همين طور است؛ مثلا، کسي که در هنگام نماز صبح، خوابيده است و عاملي وي را بيدار مي کند آنچه که مايه بيداري او مي شود، نجات از عذاب دوزخ يا اشتياق به بهشت و يا اشتياق به لقاي حق است.انساني که اهل معصيت و يا اهل توجه به غير خداست نيز خوابيده است:«الناس نيام فاذا ماتوا انتبهوا» (64)بيشتر انسانها در خوابند و وقتي که بميرند بيدار مي شوند؛ برخلاف فرهنگ رايج بين ما که در باره مردگان مي گوييم: «به خواب ابد فرو رفته اند» ، دين مي گويد: «مردگان تازه بيدار شده اند» . انساني که در دنياست و معارف الهي را نمي يابد در خواب است؛ اما وقتي مي ميرد بسياري از مسائل براي او روشن مي شود و در حقيقت، مرگ سرآغاز بيداري است و اگر برزخ يا قبر را «مرقد» يعني خوابگاه مي نامند براي آن نيست که انسان در آن جا در خواب است؛ چون برزخ نسبت به دنيا بيداري است؛ بلکه براي آن است که برزخ نسبت به قيامت کبرا خواب است؛ زيرا بسياري از امور بعد از مرگ و در برزخ نيز براي انسان روشن نيست؛ ولي در قيامت کبرا روشن مي شود. از اين رو انسانهاي برانگيخته شده ازقبر در روز «بعث» مي گويند:«من بعثنا من مرقدنا» (65)چه کسي ما را از خوابگاهمان مبعوث کرده است؟ به هر حال، همان گونه که عوامل بيداري انسان گوناگون و مراتب بيداري وي متفاوت است، زاد و توشه اي هم که بعد از بيداري براي سفر خويش فراهم مي کند مختلف است؛ کساني که از همان آغاز، زنگ بيداري را محبت حق مي دانند قهرا زاد و توشه اي هم به اندازه همين سفر تهيه مي کنند.
63. مفاتيح الجنان، مناجات شعبانيه.64. بحار، ج 4، ص 43؛ اصول کافي، ج 2، ص 240.65. سوره يس، آيه 52.