آزادي شيطاني[110]

براي صيانت از گزند اين راهزني که از هر راه مي آيد، ذات اقدس خداوند ما را راهنمايي کرده و فرموده است: همه شئون آنچه از طرف خداست، حق است و آنچه از طرف شيطان است باطل. نور، هرگز پيام دروغ نمي دهد و بر هر جا بتابد آن را روشن مي کند، اما ظلمت و تاريکي، همواره با اشتباه، همراه است.
خداي سبحان چون
«نور السموات و الارض»
است، هر چيزي را به جاي خود و آن گونه که هست. ارائه مي کند؛ اما شيطان، هر چيزي را وارونه نشان مي دهد و در همه امور به انسان دروغ مي گويد، چون تيرگي و تاريکي است. خدا به انسان مي گويد: مرا بپرستيد و درست مي گويد و راهها را هم، نشان مي دهد؛ اما شيطان به انسان مي گويد: آزاد باشيد و کسي را نپرستيد! او دروغ مي گويد. چون انساني که هوا پرست است، از شيطان تبعيت مي کند و به حرف او گوش مي دهد.
بنابراين، شيطان رهايي و بي بندوباري پليد را به نام آزادي پاک تلقين مي کند و در همين پيام نيز دروغ مي گويد؛ زيرا مخفيانه مي خواهد انسان را بنده خود قرار دهد و گروهي نيز بندگي وي را پذيرفته، تحت ولايت شيطانند:
«و الذين کفروا اوليائهم الطاغوت» (19)
«کتب عليه انه من تولاه فانه يضله و يهديه الي عذاب السعير» (20).
خودکامگان، تابع شيطانند و به دستور او حرکت مي کنند، ولي شيطان آنها را فريب مي دهد و مي گويد: شما آزاديد و تابع کسي نيستيد.
آيا کسي را مي شناسيم که نتواند گناه کند؟ از پست ترين حيوانات گرفته تا انسان عادي، به آساني قادر بر گناه، درنده خويي و زشتي است؛ چون گناه محفوف به شهوتها و لذتهاست:
«و ان النار حفت بالشهوات» (21).
ز اين رو قدرت بر [111]ارتکاب گناه کمال نبوده، آلودگي به آن هنر نخواهد بود؛ زيرا کاري که از هر انسان درس خوانده و درس نخوانده و از هر حيوان وحشي و اهلي برمي آيد، هنر نيست.
19. سوره بقره، آيه 257.20. سوره حج، آيه 4.21. نهج البلاغه، خطبه 176، بند 2.