نشانه پيروزي در مصاف با شيطان

امام اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايد:
«صافوا الشيطان بالمجاهدة و اغلبوه بالمخالفة، تزکو انفسکم و تعلو عند الله درجاتکم» (22)
راه تشخيص شکست و پيروزي در جهاد اصغر روشن و آسان است، اما نشانه تشخيص پيروزي و شکست در نبرد با دشمن درون موافقت و مخالفت است.
اگر شيطان دستور داد و انسان را به گناهي تحريک کرد و او انجام داد و به جايي که نبايد نگاه بکند، نگاه کرد، مالي را که نبايد بگيرد، گرفت يا سخني را که نبايد بگويد، گفت و با اين که مي داند اين کار، گناه است با او موافقت کرد و خواسته هاي او را برآورد، زمينه پيشروي او و شکست خود را فراهم کرده است. اگر کسي دستي به گناه دراز کرد، پايي به جاي حرام گشود، و زباني به دروغ و تهمت و افترا و مانند آن باز کرد، همان لحظه شروع گناه لحظه پيشروي شيطان است، چنانکه لحظه اي که دارد مقاومت مي کند، لحظه عقب نشيني شيطان و اسير کردن وي است، اما وقتي کاملا گناه را ترک مي کند لحظه پيروزي او و شکست شيطان است.شيطان مانند دزدان هراسناک به هنگام حمله آماده فرار است و آن قدر قوي نيست که در هنگام تهاجم، مقاوم باشد:
«ان کيد الشيطان کان ضعيفا» (23)
کيد شيطان هميشه ضعيف بوده و هست و اين اختصاص به زمان معيني ندارد؛ زيرا تعبير «کان» در اين آيه، دلالت بر استمرار مي کند. از اول هم شيطان در برابر عقل و وحي الهي ضعيف بود. بنابراين، اگر کسي در جنگ با شيطان شکست بخورد،
[112]
در حقيقت در جنگ با دشمني ضعيف شکست خورده و بايد خيلي ضعيف النفس باشد تا دشمني ضعيف او را شکست دهد.
حال اگر دشمن، ضعيف است چرا به اين نبرد، جهاد اکبر گفته اند؟ پاسخ اين است که چون ميدان جهاد با شيطان و ابزار اغواي او، يعني هواي نفس بسيار وسيع است و غنيمت يا غرامتي که در اين جنگ نصيب يا دامنگير انسان مي شود بسيار مهم است. هر جنگي در جهان طبيعت رخ دهد هم غنيمتهايش محدود است و هم غرامتهايش، ولي غنيمتهاي جهاد با شيطان و نفس اماره نامحدود و غرامتهايش نيز جبران ناپذير است؛ زيرا انسان در نبرد با شيطان، يا شرف و شرع را حفظ مي کند يا آنها را از دست مي دهد، از اين جهت جنگ، جنگ اکبر است و براي انساني که ورزيده نيست، جنگ با دشمن درون، گرچه ضعيف باشد، دشوار است. و گرنه به لحاظ دشمن اگر سنجيده شود، جنگ، بزرگي نيست. انساني که عقل دارد و به وحي تکيه کرده و به رکن وثيق عنايت الهي وابسته شده شکست نمي خورد.
از اين رو اميرالمؤمنين (صلوات الله عليه) فرمود:
شما در برابر شيطان صف آرايي کنيد. مسائل علمي و برهاني را در جبهه مغالطات و ترس از خدا را در جبهه تهديد او و ترس از دنيا و اميد به وعده و بهشت الهي را در جبهه زرق و برق فريباي شيطاني قرار بدهيد؛ يعني او از سه راه، حمله مي کند پس شما هم در سه جبهه دفاع کنيد.
او براي اين که کسي را فريب داده بگويد، قيامت و پيغمبري نيست؛ بلکه محدوده هستي همين طبيعت است، مغالطه هاي وهمي را رديف مي کند! و شما در جبهه فکري در برابر مغالطه هاي وهمي او خود را به براهين عقلي مسلح کنيد، تا با آن از مغالطه هاي وهمي شيطان برهيد و اين، کاري فکري است.در جبهه دوم، شما را از بسياري از امور مي ترساند. شما هم در مقابل بگوييد من اگر براي ترس وهمي، تن به تباهي بدهم، جهنم را چه کنم؟ من که بايد بترسم،[113] فقط از جهنم و عذاب خدا مي ترسم نه از غير او، چنانکه ذات اقدس اله مي فرمايد:
«الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لا يخشون احدا الا الله» (24)
مبلغان الهي، تنها از خدا هراسناکند. پس اگر شيطان خواست کسي را تهديد، و با وعيد مرعوب کند، او مي گويد: من فقط از خدا مي ترسم، نه از غير او.
در جبهه سوم، شيطان اگر بخواهد کسي را با زرق و برق فريب دهد، اين شخص مي گويد من فقط به رزق الهي اميدوارم؛ نه اين که بر زرق و برق شيطاني تکيه کنم. بنابراين، جاهل و نيز عالم غير مهذب، زود فريب مي خورد. تنها گروهي موفقند که دو رکن اساسي عقل عارف و نفس عزوف را تحصيل کرده باشند:
«لا يزکو عند الله سبحانه الا عقل عارف و نفس عزوف» (25).
شايان ذکر است که گر چه کيد زنان در قرآن کريم به وصف بزرگي موصوف شد:
«... ان کيدکن عظيم» (26)
ليکن هر عظيمي در قياس با عنايت پروردگار بزرگ، حقير و زبون است از اين رو هم کيد شيطان جني و هم کيد شيطان انسي با اعتماد بر لطف خداوند، ضعيف و اندک است.
22. شرح غررالحکم، ج 4، ص 217.23. سوره نساء، آيه 76.24. سوره احزاب، آيه 39.25. شرح غررالحکم، ج 6، ص 427.26. سوره يوسف، آيه 28.