زندگي در خانه امن

براي اين که انسان از هر خطري رهيده تا حد امکان، ملکات فاضله را فراهم کند، خداي سبحان به او راهي نشان داده، مي فرمايد: تعلق و دلبستگي به ذات اقدس اله، پناهگاهي امن، و تعلق و دلبستگي به غير او خانه اي سست و نا امن است. کسي که در خانه اي امن باشد، نه مي توان چيزي را از او گرفت و نه چيزي را بر او تحميل کرد؛ زيرا او در قلعه اي امن به سر مي برد، ولي اگر کسي در خانه اي ناامن به سر ببرد، هم مي توان چيزهايي که دارد از او گرفت و هم مي شود چيزهايي را بر او تحميل کرد.تعبيرات ديني در مورد خانه امن اين است که خانه امن، «عروه وثقي» ، «حبل متين» يا «حصن حصين» خداست و قرآن خانه ناامن، را به خانه عنکبوت تشبيه کرده، «اوثق البيوت» و «اوهن البيوت» را مشخص مي کند:
«فمن يکفر بالطاغوت و يؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقي لا انفصام لها» (27)
کسي که به طاغوت کفر بورزد و به الله، مؤمن شود، به دستگيره مستحکمي دست يازيده است. ايمان به خدا دسترسي به دستگيره ناگسستني است و شرطش تبري از غير خدا و تولي خداست. ذات اقدس اله همين مطلب را با تعبير ديگر در سوره «لقمان» بيان مي کند:
«و من يسلم وجهه الي الله و هو محسن فقد استمسک بالعروة الوثقي و الي الله عاقبة الامور» (28)
کسي که چهره جانش را به سوي خدا متوجه کند و خود انساني
[135]
مؤمن و معتقد باشد، به آن دستگيره اي ناگسستني دست يازيده و پايان کار هم به سوي خداست.
27. سوره بقره، آيه 256.28. سوره لقمان، آيه 22.