توبه عام و خاص

توبه در لغت به معناي رجوع است؛ وقتي «بنده» به مولاي خود بر مي گردد، مي گويند «توبه» کرده است. ذات اقدس اله در قرآن کريم به همه مؤمنان دستور توبه مي دهد:
«و توبوا الي الله جميعا ايه المؤمنون لعلکم تفلحون» (10)
يعني، اي مؤمنان! به سوي حق توبه کنيد تا فلاح و رستگاري، نصيب شما بشود.
البته بايد توجه داشت که توبه، بين معناي لغوي و معناي اصطلاحي و همچنين بين مراحل سه گانه اي که براي آن ذکر کرده اند، مشترک معنوي است، نه لفظي و همه اينها مصاديق آن معناي جامع است: توبه چون به معناي رجوع است، گاهي رجوع از معصيت به اطاعت، گاهي رجوع از مخالفت به موافقت، گاهي رجوع از «ترک اولي» به «اولي» و گاهي رجوع از غير خدا به خداست.مرحله اول توبه که توبه عمومي و به اصطلاح، «توبه عوام» است آن است که انسان معصيت کار از تبهکاري خود دست بردارد. گناهکار اگر چه عالم باشد، در حقيقت از «عوام» به شمار مي آيد. چون «عوام» در اين جا در مقابل «علما» نيست؛ بلکه در مقابل «عقلا» است. بنابراين، کسي که اهل گناه باشد، عامي است گرچه تحصيل حوزوي يا دانشگاهي داشته باشد. به هر تقدير، توبه عوام آن است که از گناه بپرهيزند؛ اما توبه خواص، پرهيز از «ترک مستحب و اولي» است؛ يعني، اگر بعضي از امور مستحب مانند نماز شب و صدقه اول ماه را ترک کرده باشد از آن توبه کند و از اين رقيقتر آن است که انسان از ترک کاري که مستحب شرعي نيست ولي محبوب ارشادي است توبه کند و از اينها رقيقتر هم آن است که او هيچ [157]خلافي نکند، بلکه همه احکام الهي را بشناسد و انجام دهد، ولي در عين حال از توجه به ماسوي الله توبه کند که بعد توضيح داده مي شود.
شيطان در کمين انسان است و هرگز او را در خواب و بيداري رها نمي کند و مي کوشد تا انسان از فضيلت باز بماند. اگر بتواند، او را به حرام و اگر نشد به ارتکاب مکروه سرگرم کند و اگر موفق نشود کسي را به مکروه مبتلا کند، او را سرگرم مي کند تا واجب را ترک کند، و اگر در اين زمينه هم توفيقي نيافت، او را به ترک مستحب مبتلا مي کند، و اگر اين گونه از امور هم در دسترس شيطان قرار نگرفت، سعي مي کند تا انسان را به بعضي از واجبها يا مستحبهاي مهم، مشغول کند تا او از واجبها يا مستحبهاي مهمتر باز بماند؛ همچنين گاهي تلاش مي کند تا انسان، سرگرم مباح بشود تا با گذراندن وقت در مباح از مستحب و «اولي» باز بماند، و اگر در اين امور هم موفق نشد، مي کوشد تا انسان را از توجه به الله باز دارد؛ يعني، او را به غير خدا مشغول کند؛ مانند انجام عبادت براي پرهيز از جهنم يا اشتياق به بهشت؛ زيرا براي سالکان کوي حق، اين نجات از جهنم و يا اشتياق به بهشت هم خار راه است.
10. سوره نور، آيه 31.