تجزیه آیه سوّم سوره مبارکه بقره

الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (۳)

« آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند و نماز به پا دارند و از هر چه روزیشان کردیم انفاق کنند.»

الَّذین:

تجزیه: موصول اسمی، موصول خاص، برای جمع مذکر، مفردش الَّذی، معرفه، مبنی، غیر متصرّف، جامد، غیر عامل، الف و لامش زائده لازمه

یُومنونَ :

تجزیه: فعل مضارع، صیغه جمع مذکر غایب، ثلاثی مزید، از باب افعال، از ماده امن، مهموز الفاء، متعدّی، معلوم، معرب، متصرّف

بِ :

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختص به اسم

الغَیب :

تجزیه: الف و لام تعریف عهد ذهنی، مبنی بر سکون، غیر عامل، مختص به اسم، غیب: اسم ثلاثی مجرد بر وزن فَعل، مصدر ثلاثی مجرد، از ماده غیب، اجوف یایی، منصرف، متصرّف، جامد، معرب، نکره، معرفه به الف و لام

وَ :

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیر عامل

یُقیمون :

تجزیه: فعل مضارع، صیغه جمع مذکر غایب، ثلاثی مزید، از باب افعال، از ماده قوم، معتل، اجوف واوی، متعدّی، معلوم، معرب، متصرّف در اصل یُقومونَ بوده ، کسره واو به حرف صحیح و ساکن ماقبل داده شد یُقومون شد و به خاطر تناسب حرکت ماقبل، واو قلب به یاء گردید یُقیمونَ شده.

الصلوه :

تجزیه: ال: الف و لام تعریف عهد ذکری، مبنی بر سکون، غیر عامل، مختص به اسم صلوه: اسم ثلاثی مزید، اسم مصدر از ماده صلو، ناقص واوی، منصرف، متصرّف، جامد، معرفه به الف و لام.

وَ:

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیرعامل

مِن:

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

ما:

تجزیه: موصول مشترک عام، مبنی غیر عامل غیر متصرف، جامد

رَزَقنا:

تجزیه: فعل ماضی، صیغه متکلّم مع الغیر، ثلاثی مجرد، از ماده رزق، سالم، متعدی، معلوم، مبنی، متصرّف

هُم:

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه، برای جمع مذکر غایب، معرفه، غیر متصرف، جامد، مبنی،

یُنفقون:

تجزیه: فعل مضارع، صیغه جمع مذکر غایب، ثلاثی مزید، از باب افعال، از ماده نفق، سالم متعدّی، معلوم، معرب، متصرّف